responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4186
ايرج‌ ميرزا
جلد: 10
     
شماره مقاله:4186


ايرَج‌ْ ميرْزا،
جلال‌الممالك‌ (1291-1344ق‌/1874- 1925م‌)، شاعر معاصر و مشهور ايران‌. وي‌ فرزند غلامحسين‌ ميرزا صدرالشعرا و از نوادگان‌ فتحعلى‌شاه‌ قاجار بود و در تبريز به‌ دنيا آمد؛ تحصيلات‌ خود را در همين‌ شهر آغاز كرد. در 14 سالگى‌ به‌ سبب‌ شايستگيهاي‌ بسيارش‌، توجه‌ اميرنظام‌ گروسى‌، پيشكار آذربايجان‌ را به‌ خود جلب‌ كرد و با تشويق‌ و مساعدت‌ او، به‌ فراگيري‌ ادبيات‌ فارسى‌ و فرانسه‌ نزد استادان‌ ايرانى‌ و فرانسوي‌ پرداخت‌ (عبرت‌، 12؛ آرين‌پور، 2/384) و به‌ زودي‌ توانست‌ بجز فارسى‌ و فرانسه‌، به‌ زبانهاي‌ تركى‌، عربى‌ و روسى‌ نيز تسلط يابد (برقعى‌، 16).
ايرج‌ در 16 سالگى‌ (1307ق‌) ازدواج‌ كرد. در 1309ق‌ به‌ معاونت‌ مدرسة مظفري‌ منصوب‌ شد. در 19 سالگى‌، پدرش‌ صدرالشعرا - شاعر رسمى‌ دستگاه‌ مظفرالدين‌ ميرزاي‌ وليعهد - را از دست‌ داد. در اين‌ زمان‌ لقب‌ «فخرالشعرا» بدو پيشنهاد شد، اما ظاهراً از پذيرش‌ اين‌ لقب‌ خودداري‌ كرد، ولى‌ در عمل‌، وظايف‌ شاعر رسمى‌ مظفرالدين‌ ميرزا وليعهد را عهده‌دار شد (محجوب‌، 9، 15، 26، 28؛ عبرت‌، همانجا؛ آرين‌پور، 2/385).
ايرج‌ از 1314ق‌ مدتى‌ منشى‌ مخصوص‌ امين‌الدوله‌ بود (عبرت‌، آرين‌پور، همانجاها) و چندي‌ بعد همراه‌ دبير حضور به‌ اروپا رفت‌. در 1318ق‌ پس‌ از بازگشت‌، در تبريز پيشكار جديد آذربايجان‌، يعنى‌ نظام‌السلطنة مافى‌، او را نزد خود نگاه‌ داشت‌ و به‌ رياست‌ اتاق‌ تجارت‌ منصوب‌ كرد (آرين‌پور، همانجا)؛ در همان‌ سال‌ همراه‌ نظام‌السلطنه‌ به‌ تهران‌ آمد. ايرج‌ در 1319ق‌ به‌ استخدام‌ ادارة گمرك‌ كه‌ زير نظر بلژيكيها بود، درآمد و تا 1322ق‌ به‌ عنوان‌ مترجم‌ در گمرك‌ كرمانشاهان‌ مشغول‌ به‌ كار شد (عبرت‌، آرين‌پور، همانجاها؛ فتحى‌، 90).
وي‌ در 1324ق‌ به‌ استخدام‌ وزارت‌ معارف‌ درآمد و تا 1329ق‌ در اين‌ شغل‌ بود (آرين‌پور، 2/386). در 1326ق‌ با حفظ سمت‌ به‌ همراه‌ پيشكار جديد آذربايجان‌، مهديقلى‌ هدايت‌ راهى‌ تبريز شد و رياست‌ دفتر ايالتى‌ را برعهده‌ گرفت‌؛ اما با شروع‌ انقلاب‌ تبريز، از راه‌ قفقاز به‌ تهران‌ بازگشت‌ و ادارة عتيقه‌جات‌ (باستان‌شناسى‌) را در وزارت‌ معارف‌ ايجاد كرد. ايرج‌ سال‌ بعد به‌ معاونت‌ حكومت‌ اصفهان‌ و سپس‌ آباده‌ منصوب‌ شد و در 1333ق‌ به‌ عضويت‌ ادارة گمرك‌ بندر انزلى‌ درآمد، ولى‌ در همان‌ سال‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ و رياست‌ دفتر محاكمات‌ ماليه‌ را عهده‌دار شد (عبرت‌، 13؛ آرين‌پور، 2/386-387).
در 1334ق‌ فرزند بزرگ‌ ايرج‌، يعنى‌ جعفرقلى‌ ميرزا، خودكشى‌ كرد و اين‌ حادثه‌ اثري‌ ناخوشايند در او برجاي‌ نهاد. ايرج‌ در 1337ق‌ به‌ خراسان‌ رفت‌ و به‌ عنوان‌ معاون‌ پيشكاري‌ ماليه‌ مشغول‌ به‌ كار شد (همو، 2/387). در 1342ق‌ به‌ علت‌ تغيير شغل‌ و تعويق‌ در پرداخت‌ حقوق‌ ماهيانه‌اش‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ (همو، 2/388). وي‌ سرانجام‌ در شعبان‌ 1344/ اسفند 1304 در تهران‌ درگذشت‌ و در گورستان‌ ظهيرالدوله‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (همو، 2/389).
آثار: از ايرج‌ ديوان‌ اشعاري‌ باقى‌ است‌. اين‌ ديوان‌، نخستين‌بار پس‌ از مرگ‌ او، در فاصلة سالهاي‌ 1307-1309ش‌، در 7 دفتر، با مقدمة پسرش‌ خسرو ميرزا، در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسيد. پس‌ از آن‌ برگزيده‌هايى‌ از اشعار وي‌ مانند منظومه‌هاي‌ عارف‌نامه‌ و زهره‌ و منوچهر جداگانه‌ به‌ چاپ‌ رسيد. همچنين‌ در 1342ش‌ ديوان‌ ايرج‌ به‌ كوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، مشتمل‌ بر 4 هزار بيت‌ در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسيد (همو، 2/390-391).
سروده‌هاي‌ ايرج‌ ميرزا به‌ لحاظ زبان‌ و مضمون‌، به‌ دو دورة مجزا قابل‌ تقسيم‌ است‌: دورة اول‌ شامل‌ سروده‌هاي‌ نوجوانى‌ وي‌ تا پايان‌ دورة شاعري‌ رسمى‌ او در دربار قاجار، و دورة دوم‌ از زمان‌ خروج‌ از دربار تا پايان‌ حيات‌. سروده‌هاي‌ دورة اول‌، گذشته‌ از برخى‌ عيوب‌ لفظى‌ و معنوي‌، استحكام‌ و استواري‌ لازم‌ را ندارد (محجوب‌، 28). ايرج‌ در اين‌ دوره‌ از سنت‌ پيشينيان‌ تقليد مى‌كرد، اما ذوق‌ سرشار و كمال‌ طلبى‌ او، تسلط بر ادبيات‌ فرانسه‌، مسافرت‌ به‌ اروپا، انقلاب‌ مشروطيت‌ و مسئوليتهاي‌ مختلف‌ اداري‌ سبب‌ شد تا انديشه‌ و نگرش‌ وي‌ كمال‌ يابد و در شمار يكى‌ از پيشگامان‌ تحول‌ شعر فارسى‌ درآيد (همو، 29-30). سروده‌هاي‌ دورة دوم‌ از سادگى‌ بيان‌، روانى‌ زبان‌ و استفاده‌ از اصطلاحات‌ و تعبيرات‌ عاميانه‌ و محاوره‌اي‌ برخوردار است‌ (آژند، 341؛ مجتهدي‌، 36).
احاطة ايرج‌ بر ادبيات‌ عرب‌ و فرانسه‌، سبب‌ مى‌شد كه‌ گاهى‌ به‌ استفاده‌ از لغات‌ و تركيبات‌ استوار و ضرب‌المثلهايى‌ از اين‌ دو زبان‌، روي‌ آورد (محجوب‌، 39)؛ نيز به‌ سبب‌ گرايش‌ به‌ سادگى‌ كلام‌ و ترجيح‌ معنى‌ بر لفظ، در پاره‌اي‌ موارد، از برخى‌ موازين‌ و دقايق‌ عروضى‌، چشم‌ مى‌پوشيد (همو، 45). گفتنى‌ است‌ كه‌ برخى‌ نيز قصايد او را هم‌طراز قصيده‌هاي‌ فرخى‌ سيستانى‌ دانسته‌اند (گروسى‌، 38).
مضمون‌ سروده‌هاي‌ ايرج‌ در اين‌ دوره‌ شامل‌ انتقادات‌ اجتماعى‌ و خرده‌گيري‌ از عادات‌ و رسومى‌ بود كه‌ آنها را نادرست‌ و ماية تيره‌روزي‌ مردم‌ مى‌دانست‌ (محجوب‌، 31، 33). ايرج‌ در بيشتر قالبهاي‌ شعر فارسى‌ هنرنمايى‌ مى‌كرد، اما به‌ مثنوي‌ و قطعه‌ گرايش‌ بيشتري‌ داشت‌؛ تا جايى‌ كه‌ بيش‌ از نيمى‌ از ديوان‌ خود را به‌ اين‌ دو قالب‌ اختصاص‌ داد. مشهورترين‌ آثار او در ميان‌ قطعه‌ها و مثنويهاي‌ اوست‌، مانند مثنويهاي‌ عارف‌نامه‌، زهره‌ و منوچهر و شاه‌ و جام‌ و قطعه‌هاي‌ «مادر» و «هدية عاشق‌».
مآخذ: آرين‌پور، يحيى‌، از صبا تا نيما، تهران‌، 1354ش‌؛ آژند، يعقوب‌، ادبيات‌ نوين‌ ايران‌، تهران‌، 1363ش‌؛ برقعى‌، محمدباقر، سخنوران‌ نامى‌ معاصر، تهران‌، اميركبير؛ عبرت‌ نائينى‌، «ايرج‌ ميرزا»، محيط، تهران‌، 1329ش‌، شم 9؛ فتحى‌، نصرت‌الله‌، عارف‌ و ايرج‌، تهران‌، 1353ش‌؛ گروسى‌، اميرنظام‌، منشآت‌، تهران‌، 1327ش‌؛ مجتهدي‌، مهدي‌، رجال‌ آذربايجان‌ در عصر مشروطيت‌، تهران‌، 1327ش‌؛ محجوب‌، محمدجعفر، تحقيق‌ در احوال‌ و آثار و افكار و اشعار ايرج‌ ميرزا، تهران‌، 1353ش‌.
قنبرعلى‌ رودگر
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست