ايرَوان، مركز جمهوري ارمنستان. اين شهر در شمال شرقى دشت آرارات و
در منطقهاي كوهستانى در ارتفاع 900 تا 300 ،1متر و در 40و 15 عرض شمالى و 44
و 35 طول شرقى واقع است («دائرة المعارف جغرافيايى1»، .(II/17
نام اين شهر به صورتهاي گوناگون از جمله: اروان، يروان و اريوان نيز آمده
است («دائرةالمعارف ارمنى2»، ؛ III/548 بدليسى، 15؛ پچوي، 1/173). ارمنيان
خود اين شهر را يروان مىنامند و در دوران حكومت شوروي اين نام تثبيت شد
IV/311) )، IA, اما در متون فارسى نام آن ايروان آمده است. نظر مؤلفان
دربارة منشأ نام ايروان متفاوت است (نك: جكسن، 18 ؛ بستانى، 11/31؛
«دائرةالمعارف ارمنى»، همانجا؛ پيوتروفسكى، .(31
دشتى كه ايروان در آن واقع شده، از شمال، مشرق و مغرب با كوهستان مرتبط
است. مساحت آن نيز در 1989م، 265 كم2 بوده است ( آرمنيا، .(101 شهر ايروان
كنار رودخانة رازدان از شاخههاي رود ارس قرار دارد و از جنوب مشرف به دشت
كاناكِر است. اطراف شهر را مناطق سبز و خرم فراگرفته، و راهآهن تفليس -
لنيناكان - جلفا تا اين شهر كشيده شده است («دائرة المعارف جغرافيايى»،
.(II/17-18 جمعيت اين شهر را در 1315ق/1897م، 29 هزار نفر نوشتهاند كه در
1971م به 791 هزار IX/89) , 3 BSE)، و در 1989م/1368ش به 000 ،216 ،1نفر
افزايش يافت ( آرمنيا،همانجا).
تاريخ بناي ايروان را 782قم نوشتهاند (همان، .(102 در 22ق/ 643م لشكريان
عرب با حمله به ايروان و نخجوان، اين شهرها را مدتى در تصرف گرفتند و سپس
رها كردند («تاريخ ارمنستان3»، .(109 در سدههاي 3- 5ق/9-11م در ارمنستان
شهرهايى وجود داشت كه در اختيار اشراف و بزرگان ارمنى بود و ايروان از
اينگونه شهرها محسوب مىشد (همان، .(130 در سدههاي 6 و 7ق/12 و 13م در
ايبري (گرجستان) دولتى پديد آمد كه بخشى از ارمنستان، از جمله ايروان را در
تصرف داشت (همان، .(142 در سدة 8ق/14م نخستين بار از ايروان به عنوان
تختگاه سرزمين آرارات ياد شده است ( آرمنيا، همانجا). در 844ق/1440م ايروان
مركز اداري منطقة شرق ارمنستان شد ( 3 ، BSEهمانجا).
در 955ق/1548م هنگامى كه شاه طهماسب اول به چخور سعد (ايروان) رفت، به
سبب ويرانى شهر آزوقه در آن يافت نمىشد (پارسا دوست، 193). در 956ق/1549م
اسكندر پاشا سردار عثمانى، بازار ايروان را به آتش كشيد (همو، 203). در
961ق/1554م ايروان از سوي سپاهيان عثمانى دستخوش نهب و غارت و ويرانى
گرديد. در اين حمله كه توسط سلطان سليمان صورت گرفت، كاخها و بناهاي
ايروان به آتش كشيده، ويران شدند (پچوي، 1/312- 315؛ پارسادوست، 215).
هنگامى كه بايزيد به سبب اختلاف با پدرش سلطانسليمان، در عهد شاه طهماسب
صفوي به ايران پناهنده شد، مدتى را در شهر ايروان گذرانيد (همو، 301).
كوچانيدن ارامنة چخور سعد (ايروان) از 984ق آغاز شد. در زمان سلطنت محمد
خدابنده پدر شاه عباس اين سرزمين عرصة تاخت و تاز سپاهيان ترك بود كه تا
1012ق ادامه يافت، ولى در 1013ق قلعههاي بزرگ ايروان و نخجوان از آنان
باز پس گرفته شد (فلسفى، 3/201- 202). در پايان عهد صفويان دولت عثمانى بار
ديگر ايروان را به تصرف خود در آورد، ولى نادرشاه در 1147ق/1734م، در پيكار
كنار قلعة ايروان بر سپاه عثمانى پيروز شد (استرابادي، 255، 258، 259).
نادرشاه پس از تصرف قفقاز پناه علىبيگ ساروجلوي جوانشير، مشهور به پناه
خان را به فرمانروايى بخشهايى از قفقاز گمارد. پس از قتل نادر در
1160ق/1747م پناهخان در ايروان، شكى و گنجه به تاخت و تاز مشغول شد
(جوانشير، 6 -9). وي پس از 1165ق چند سال با استقلال بر آن نواحى فرمان
راند. از 1174ق/1761م ابراهيم خان بر مسند حكومت ايروان و چند شهر ديگر قفقاز
قرار گرفت و تا 1221ق/ 1806م در سمت فرمانروايى باقى بود (همو، 23- 28).
در 1219ق/1804م محمدخان حاكم ايروان كه از طرفداران و متحدان ابراهيمخان
و از فتحعلى شاه قاجار در هراس بود، سفيري نزد ژنرال سيسيانوف سردار روسى
فرستاد و از او ياري خواست و اطاعت از دولت روسيه را اعلام داشت. در نتيجه
سيسيانوف رهسپار ايروان گرديد. در اين زمان عباس ميرزا وارد ايروان شد.
محمدخان عهد خود با سردار روس را شكست و از واگذاري قلعه به روسها امتناع
ورزيد؛ از اين رو سيسيانوف صلاح كار را در آن ديد كه به تفليس بازگردد (همو،
41-42؛ قس: باكيخانوف، 185-186؛ سايكس، 2/453-454).
در پاييز 1223ق/1808م ايروان توسط سپاه روس به فرماندهى ژنرال گودُويچ بار
ديگر محاصره شد، ولى اين بار نيز نتيجهاي به دست نيامد («تاريخ ارمنستان»،
190 ؛ باكيخانوف، 191). تصرف ايروان از سوي سپاهيان روس 18 سال بعد در
جريان جنگهاي ايران و روس (1241-1243ق/1826- 1828م) روي داد («تاريخ
ارمنستان»، همانجا) و در 10 فورية 1828 با انعقاد پيمان تركمان چاي، خاننشين
ايروان به روسيه ملحق گرديد (همان، 194 ؛ سايكس، 2/463). پس از اتمام جنگ
روسها با ايران و عثمانى مهاجرت ارامنه از ايران و آسياي صغير به ارمنستان
آغاز شد. از 40 تا 45 هزار ارمنى مقيم ارزروم، 25هزار نفر به ايروان رفتند
(سرسى، 100). پس از انعقاد پيمان تركمانچاي، خان نشين ايروان از سوي دولت
روسية تزاري ملغى اعلام شد و اين شهر و منطقه همانند ديگر نواحى قفقاز تابع
نظام اداري امپراتوري روسيه در آن سرزمين شد (خداورديان، 327).
پس از انقلاب روسيه و سقوط دولت تزاري در 1917م، مقامات محلى، دولتى موقت
در ايروان تشكيل دادند («دائرةالمعارف تاريخى...1»، .(V/498 در 1918م نخستين
دولت ارمنى در ايروان پديد آمد و بار ديگر رشتة گسستة تاريخ ارمنستان گره
خورد (پاسدرماجيان، 493) و ايروان مركز جمهوري ارمنستان شد ( آرمنيا، كه تحت
حكومت حزب ناسيوناليست داشناكسوتيون قرار داشت ( , 3 BSE.(IX/90 در 2 آوريل
1921 با برقراري حكومت شوروي در ارمنستان، شهر ايروان همچنان به عنوان مركز
جمهوري ارمنستان باقى ماند. پيش از جنگ جهانى دوم، ايروان شهري صنعتى شد
كه در آن حدود 200 مؤسسة صنعتى فعاليت داشت (همانجا). پس از فروپاشى اتحاد
شوروي نيز ايروان همچنان به عنوان مركز جمهوري مستقل ارمنستان باقى ماند.
شاردن از بقاياي مسجد و گرمابه و كاروانسراهاي ايروان ياد كرده است (2/286).
وجود مساجد متعددي در اين شهر، نشانهاي از زندگى مسلمانان در آنجا بوده
است، ولى در جنگهاي ايران و عثمانى، بيشتر مساجد شهر دستخوش ويرانى شدند.
اعتمادالسلطنه نيز در ذكر حوادث سال 1219ق/1804م از وجود مسجد جامع شهر
ايروان خبر داده است (3/1472). در زمان امير تيمور، ايل قاجار در گنجه و
ايروان ساكن شد (همو، 3/1364). شاه عباس اول نيز گروهى از طايفة قاجار را در
ايروان جاي داد (همو، 3/1340، 1351). ميرزاي سنگلاخ از وجود شيخالاسلام شهر
ايروان ياد كرده است (ص 282). اكنون در شهر ايروان تنها يك مسجد از مساجد
قديمى آن برجا مانده است.
مآخذ: استرابادي، محمدمهدي، جهانگشاي نادري، به كوشش عبدالله انوار، تهران،
1341ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاريخ منتظم ناصري، به كوشش محمد اسماعيل
رضوانى، تهران، 1367ش؛ باكيخانوف، عباسقلى، گلستان ارم، به كوشش
عبدالكريم على زاده و ديگران، باكو، 1970م؛ بدليسى، شرفالدين، شرفنامه،
به كوشش محمد عباسى، تهران، 1343ش؛ بستانى؛ پارسادوست، منوچهر، شاه تهماسب
اول، تهران، 1377ش؛ پاسدرماجيان، هراند، تاريخ ارمنستان، ترجمة محمد قاضى،
تهران، 1366ش؛ پچوي، ابراهيم، تاريخ، استانبول، 1283ق؛ جوانشير قراباغى،
جمال، تاريخ قراباغ، باكو، 1959م؛ خداورديان، ك. س.، «الحاق ارمنستان
شرقى به روسيه»، ترجمة ا. گرمانيك، تاريخ ارمنستان، تهران، 1360ش؛ سايكس،
پرسى، تاريخ ايران، ترجمة محمد تقى فخرداعى گيلانى، تهران، 1363ش؛ سرسى،
لوران، ايران در 1839-1840م، ترجمة احسان اشراقى، 1362ش؛ شاردن،
سياحتنامه، ترجمة محمد عباسى، تهران، 1355ش؛ فلسفى، نصرالله، زندگانى شاه
عباس اول، تهران، 1345ش، ميرزاي سنگلاخ، تذكرة الخطاطين، تبريز، 1291ق؛
نيز:
Armeniya, entsiklopediya puteshestvennika, Erevan, 1990; Armyanskaya Sovetskaya
entsiklopediya, Erevan, 1977; BSE 3 ; IA; Istoriya Armyanskogo naroda, Erevan,
1980; Jakson, A. V. W., Persia Past and Present, London, 1909; Kratkaya
geograficheskaya entsiklopediya, Moscow, 1961; Piotrovski o , B. B., Vanskoe
tsarstvo (Urartu), Moscow, 1959; Sovetskaya istoricheskaya entsiklopediya,
Moscow.
عنايتالله رضا