چند روز پِیش در بازار شِیراز بودِیم.
ِیک مغازه بود که فروشگاه عطر و عرقِیات را «مَبِیع العطرِیات و المُسکرات» ترجمه کرده بود و روِی ِیک پارچۀ بزرگ هم نوشته بود!
عرقِیات را به «مسکرات» ترجمه کرده بود! عربها و کوِیتِیها هم در
آنجا رفتوآمد مِیکردند! پس اِین ِیک ماهِیت مرغوبٌإلِیها
است!
حالا در
اِینطور ماهِیات، چه ماهِیت اعتبارِی باشد و چه عمل
خارجِی باشد، شارع باِید تحرِیم مولوِی داشته باشد و
بگوِید که ِیَحرُمُ الزّنا، ِیَحرُمُ
السِّرقَة، ِیَحرُمُ اللَّعبُ بالشطرنج، ِیَحرُمُ القمار، ِیَحرُمُ
شُربُ الخمر و امثالذلک؛ ِیعنِی
باِید بهعنوان «ِیَحرُم» ِیا «اِجتَنِبُوا» ِیا «لا تَفعَلُوا» بِیاورد تا داعِی براِی زجر و اجتناب در مکلفِین پِیدا
بشود و بفهمند که اگر انجام بدهند بهدنبالش عقاب و عذاب است. پس شارع باِید
در ماهِیات مرغوبٌإلِیها تحرِیم مولوِی إعمال کند.
بنابراِین
در لا ضرر چون ضرر ِیک ماهِیت مرغوبٌإلِیها است پس شارع
باِید به مقتضاِی حکم و مناسبات با موضوع، حکم را تحرِیمِی
بِیاورد و بگوِید: «ِیَحرُمُ
الضّرر» تا اِینکه
آن شخص در خارج دنبال آن ضرر نرود و از آن اجتناب کند.
بنابراِین ِیک احتمال در اِینجا
اِین است که «لا ضرر»
به معناِی تسبِیب به عدم ضرر و جعل حکم عدم ضررِی باشد
و جعل تحرِیمِی باشد که موجب عدم ضرر مِیشود.
احتمال
دوم: لحاظ ضرر بهعنوان ماهِیت مرغوبعنها
احتمال دوم در اِینجا اِین است که
بگوِیِیم که اصلاً ضرر ِیک ماهِیت مرغوبٌعنها است، نه مرغوبٌإلِیها! چون بعداً در بحثهاِی بعدِی خواهِیم
گفت که ملاک براِی رغبت، داعِی نفسانِی است ِیا داعِی
عقلانِی است؟ کدامِیک ملاک است؟ آنطورِیکه اِیشان در
اِینجا مِیفرماِیند، ملاک را داعِی نفسانِی گرفتهاند؛ اما
ما بعداً مِیگوِیِیم که ملاک براِی ضرر داعِی
عقلانِی است و ما باِید ببِینِیم که آِیا عقلاء نسبت به
ِیک ماهِیت، اظهار رغبت مِیکنند ِیا اظهار انزجار مِیکنند.
بنابراِین
همِیشه در مِیان مردم روش تکلِیف براساس دأب و دَِیدن عقلاء سارِی
و جارِی است، نه براساس دواعِی نفسانِی.
روِی
اِین حساب، در اِینجا ضرر به معناِی ماهِیت مرغوبٌعنها
مِیشود، ِیعنِی