است، اگر ضرار هم در اِینجا به
معناِی ضرر باشد خلاف است.
مضافاً به اِینکه ـ همانطورِیکه
در آن بحثهاِی سابق عرض کردِیم ـ ضرر در اِینجا به
معناِی اسممصدرِی است، نه به معناِی مصدر. آن «ضَرّ» است که به معناِی مصدر است، ولِی
«الضّرر» اسممصدر است و به معناِی نقص است.
در اِینصورت دِیگر «ضرار» نمِیتواند به معناِی ضرر و تأکِید
ضرر باشد؛ چون کسِی نگفته است که ضرار اسممصدر است، بلکه ضرار مصدر باب
مفاعله است، پس ِیا به معناِی مقابلۀ با ضرر است ِیا به
معناِی اضرار است. ما هر کدام را که بخواهِیم بگوِیِیم باز آن
معناِی مصدرِی در ضرار محفوظ است. بنابراِین ضرر اسممصدر است و
ضرار هم مصدر است. بنابراِین اِینکه اِیشان فرمودهاند: «تأکِید
است» قدرِی مسامحه در اِینجا شده است.
اللهم إلّا أن ِیُقال که
منظور آخوند هم از اِینکه در اِینجا ضرر را به معناِی نقص
بگِیرِیم، همِین معناِی اسممصدرِی است، نه معناِی
مصدرِی؛ زِیرا در اِینجا مِیفرماِیند: «الضّررُ ضدّ النّفع، و هو النّقصُ فِی مالٍ أو
فِی حقٍّ أو فِی نفسٍ»، حالا ما در
اِینجا ِیک «حق» را هم اضافه مِیکنِیم، چون نقصان در حق را
هم ضرر مِیگوِیند، همانطورکه در مورد انصارِی نقصان در مال نبود،
نقصان در نفس هم نبود، بلکه فقط نقص در حق بود، ِیعنِی نقص در
اختِیار بود و اِین نقص در حقوق است.
روِی
اِین حساب، منظور مرحوم آخوند هم در اِینجا همان معناِی اسممصدرِی
است. وقتِی که منظورشان معناِی اسممصدرِی شد، پس ضرار هم در
اِینجا باِید به معناِی اسممصدرِی باشد؛ ولِی
اِیشان مِیگوِیند: ضرار در اِینجا به معناِی اسممصدر نِیست،
بلکه فقط از نقطهنظر ضررِیّت و ضدّ النّفع بودن، در ضرار هم
همِین معنا لحاظ شده است، نه معناِی دِیگرِی. گرچه ممکن است
معناِی ضرار، معناِی مصدرِی و از باب مفاعله باشد ِیا به
معناِی إفعال باشد. پس در اِینجا آن ماده مورد لحاظ اِیشان است، نه
معناِی هِیئتِی، تا اِینکه به اِیشان اشکال وارد
شود.
در هر صورت،
ما به اِین مسئله و به اِین تفسِیر اِیشان از اِین نقطهنظر
که ضرر به معناِی نقص است اشکالِی ندارِیم. فقط اِین مِیماند
که اِیشان چطور در اِینجا نفِی حکم