responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاعده لاضرر نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد محسن    جلد : 1  صفحه : 308

نفِی اضرار در خارج است، منتها چون مِی‌بِینِیم که نفِی اضرار در خارج معنا ندارد مگر به‌واسطۀ امورِی که از اضرار جلوگِیرِی کند، لذا ما به دلالت اقتضاء استفاده مِی‌کنِیم که منظور از «لا ضرار» نفِی تمام احکامِی است که سبب اضرار مکلفِین بر مکلفِین بشود ِیا اضرار مکلفِین بر مکلفِین را امضاء کند، ِیا منظور جعل احکامِی است که از اضرار مکلفِین بر هم جلوگِیرِی کند، ِیا جعل احکامِی است که در مقام نفِی اثبات جعل و عدم جعل احکامِی است که موجب اضرار ِیک مکلف بر مکلف دِیگر بشود؛ تمام اِینها را در بر مِی‌گِیرد و از لوازم آن هستند.

من‌باب‌مثال در مورد قضِیۀ حضرت موسِی که فرمود: (فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ)؛[1] بزنِید همدِیگر را بکشِید!» چون اِین حکم به مصلحت بود جعل حکم ضررِی نِیست؛ منتها اگر به مصلحت نبود، جعل حکم ضررِی و جعل تسبِیب به اضرار بود.

ِیک روز که ما کوچک بودِیم، در جاِیِی شخصِی از ما پرسِید:

در اِین شعر سعدِی:

گر گزندت رسد ز خلق مرنج

که نه راحت رسد ز خلق نه رنج

از خدا دان خلاف دشمن و دوست

کِین دل هر دو در تصرف او است

گرچه تِیر از کمان همِی گذرد

از کمان‌دار بِیند اهل خرد[2]

اِین عبارت «گر گزندت رسد ز خلق مرنج» ِیعنِی چه؟

خِیال مِی‌کردم معناِیش اِین‌طورِی است که اگر گزندِی از تو به مردم برسد، باکِی نباشد! لذا گفتم: ِیعنِی هرچه بلا از تو به مردم برسد ناراحت نشو!

گفت: «به‌به! پس دِیگر کار تمام است!»

مرحوم علامه هم نشسته بودند و خندِیدند، بعد فرمودند:

نه آقاجان، مِی‌گوِید: گر گزندت رسد تو را «ز خلق»، نه «به خلق». منظور اِین است که اگر از مردم به تو گزندِی رسِید ناراحت مشو!


[1]. سوره بقره (2) آِیه 54.

[2]. گلستان سعدِی، باب اوّل، حکاِیت شماره 24.

نام کتاب : قاعده لاضرر نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد محسن    جلد : 1  صفحه : 308
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست