حال
اشکال اِینجا است که وقتِی ما مِیتوانِیم با نفِی
معناِی ضرر خارجِی به ِیک مفاد برسِیم، دِیگر به چه
دلِیلِی شما معناِی إخبارِی را مجازاً به معناِی
نهِیِی و معناِی انشائِی برمِیگردانِید؟
دلِیلِی ندارد! اگر ما دلِیل و قرِینۀ معِیّنه
داشته باشِیم براِی اِینکه از اِین لفظ، معناِی
مجازِی اراده شده است، مطلب شما صحِیح خواهد بود، همانطورکه در (فَلَا
رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّ)[1] اِینطور مِیفرماِیند.
البته در آنجا هم محلّ بحث است و مِیگوِیِیم:
چون خداوند متعال نفِی رفث و فسوق و جدال خارجِی مِیکند، و از آنطرف
ما مِیبِینِیم که اِین رفث و فسوق و جدال در خارج واقع
مِیشود و خداوند حکِیم و صادق هم دروغ نمِیگوِید، اِینها
مجموعاً قرِینه مِیشوند که اصلاً (فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ
وَلَا جِدَالَ) ابتدائاً در معناِی نهِیِی مجازاً استفاده شده است، مانند
رأِیتُ
أسدًا فِی الحمام
که در اِینجا متکلم اولاً بلا أول آن حِیوان مفترس را قصد
کرده و بعد أسدًا را
بهعنوان مجاز بهکار برده است.
البته در (فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ) مِیگوِیِیم که اِین معنا هم معناِی نفِیِی
است و دلِیلِی بر نهِی نِیست؛ ولِی فعلاً ما بنا بر
اشکالاتِی که در اِینجا شده است دارِیم بحث را مطرح مِیکنِیم.
روِی اِین حساب، «لا ضرر» در
اِینجا اسممصدر است و وقتِی که اسممصدر باشد شما دلِیلِی
ندارِید تا در معناِی نهِی بهکار ببرِید، چون در همِینجا
مِیتوانِید ضرر را به معناِی نفِی جنس بگِیرِید و
به مراد خودتان برسِید. «لا ضرر» ضرر خارجِی را نفِی مِیکند، منتها چون ما مِیبِینِیم
که در خارج ضرر واقع است، پس ما از اِینجا پِی مِیبرِیم به
اِینکه منظور جعل تسبِیب است، ِیعنِی نفِی جعل
تسبِیب به ضرر شده است و احکام مجعوله براِی ضرر در اِینجا
منتفِی است، ِیعنِی شارع حکم امضاِیِی ضررِی جعل
نکرده است.