مرحوم
شِیخالشرِیعه مِیفرماِید: اصلاً ما آن معناِی اول را
قصد مِیکنِیم؛ ِیعنِی «لا»ِی
نفِی جنس در «لا ضرر و
لا ضرار» اصلاً به
معناِی «لا»ِی ناهِیه آمده
است، منتها شارع از باب مبالغه «لا»ِی
ناهِیه را تبدِیل به «لا»ِی
نفِی جنس کرده است؛ ِیعنِی مثل «رأِیتُ أسدًا فِی الحمامِ» و
ساِیر مَجازات که آن لفظ وضعاً دلالت بر معناِی حقِیقِی
مِیکند، ولکن معناِی مجازِی مراد است، در اِین «لا» هم
همِینطور است، ِیعنِی وضعاً دلالت بر نفِی جنس مِیکند،
ولِی معناِی حقِیقِی مراد است. کأنّ شارع از اول خواسته است «لا»ِی ناهِیه بِیاورد، ولِی
بهجاِی آن «لا»ِی نفِی
جنس آورده است، ِیعنِی مجازاً به معناِی نهِی آمده است.
اِیشان بر اِین مسئله نتاِیجِی
مترتب کرده است که بعداً عرض مِیشود، وإلاّ اگر اِین«لا» را به
معناِی «لا»ِی نافِیۀ جنس مِیآورد و آن معناِی
تحرِیمِی بالملازمه از آن استفاده مِیشد، آنوقت دِیگر با
نظرات بقِیّه تفاوت چندانِی نداشت. اِینکه اِیشان فرمودند که
اِین قاعده در اکثر ابواب فقه جارِی نمِیشود و صرفاً بر ِیک
نهِی تحرِیمِی دلالت مِیکند و بالالتزام جهت
اجراِیِی و قضائِی پشت اِین قضِیه نِیست و
ساِیر مطالبِی که مترتب کردهاند که تخصِیص اکثر و امثالذلک لازم
مِیآِید،[1]
تمام اِینها بهخاطر اِین است که از ابتدا اِین «لا» را «لا»ِی
ناهِیه و تحرِیمِی گرفتند و بعد اِین مسائل را بر آن بار
کردند.
گرچه ما
بعداً مِیگوِیِیم که بنا بر فرض اِینکه اِین «لا»
ناهِیه باشد، باز مسئله غِیر از اِین مطلبِی است که
اِیشان مِیفرماِیند؛ ولکن بحث در خود مَقال اِیشان است که
اِیشان از اول اِین «لا» را ناهِیه گرفتند که شارع بالمجاز «لا»ِی نافِیه القاء کرده است، ولِی
در حقِیقت اِین «لا» ناهِیه است؛ دقِیقاً مانند «رأِیتُ أسدًا فِی الحمام» ِیا «رأِیتُ أسدًا ِیرمِی» که
اصلاً اِین «أسد» به معناِی «رجل شجاع» است، نهاِینکه اولاً منظور
متکلم حِیوان مفترس است و بعد بالملازمه رجل شجاع قصد مِیشود، بلکه اِین
اسد از اول به معناِی رجل شجاع است، منتها مبالغةً به لفظ اسد بِیان کرده است.
منظور اِیشان