نِیست، شک نکنِید؛ ِیا
وقتِی که مِیگوِید: (فَلَا
رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلحَجِّ)[1] ِیعنِی در حج اصلاً نباِید حرف رفث و فسق و جدال را به
مِیان بِیاورِید؛ ِیا وقتِی که مِیگوِید: «لا إخصاءَ فِی الاسلام»[2] ِیعنِی ِیک شخص مسلمان اصلاً نباِید ِیک
حِیوان را زجر بدهد و امثالذلک. پس در اِینجا نهِی به لسان
نفِی است، به معناِی تأکِید و مبالغۀ در بعث و ِیا زجر
که در مورد «لا» زجر است.
پس
اِین تا اِینجاِی بِیان مرحوم شِیخالشرِیعه
حرفِی نِیست در اِینکه «لا»ِی
نافِیه به معناِی نهِی مِیآِید؛ إنّما الکلام در
اِینکه آِیا اِین «لا»ِی
نافِیه مجازاً به معناِی ناهِیه آمده است؟ ِیعنِی
وقتِی که مولا مِیگوِید: «لا ضرر
و لا ضرار» آِیا معناِیش اِین
است: «لا ِیضُرَّ أحدُکم أحدًا» ِیا «لا تُضرّوا بأحدٍ» به احدِی ضرر نرسانِید؟ ِیعنِی همانطورِیکه
وقتِی مِیگوِیِیم: رأِیتُ أسدًا فِی الحمام، در
آنجا اصلاً معناِی أسد در ذهن نمِیآِید، بلکه رجل شجاع در ذهن مِیآِید؛
آِیا در اِینجا هم معناِیش همِین است؟
ِیا
بنا بر آن مبناِیِی است که عرض شد که در مجازات اِینطور
نِیست که معناِی حقِیقِی به ذهن نِیاِید، بلکه
معناِی حقِیقِی ادعائاً دو مصداق پِیدا مِیکند و امکان
ندارد شما معناِی مجازِی را بدون اِینکه قبلاً معناِی
حقِیقِی در ذهن آمده باشد ادراک کنِید، ِیعنِی از ادراک
آن معناِی حقِیقِی، مصداق ادعاِیِی معناِی
مجازِی را تصور مِیکنِید. آِیا به اِین
کِیفِیّت از «لا»ِی
نفِی جنس استفادۀ نهِی مِیکنِید؟
ِیا منظور شما اِین است که «لا»ِی
نافِیۀ جنس، همان «لا»ِی نافِیه است، ولِی
بالکناِیه و بالاشاره و بالمعنَِیالملازمِی، بعد از القاء
اِین «لا»ِی نافِیه، مخاطب ِیک نهِی را تحرِیماً
استفاده خواهد کرد؛ ِیعنِی در اِینجا «لا»ِی نافِیه به
معناِی «لا»ِی ناهِیه آمده است، ِیا اِینکه «لا»ِی
نافِیه در موقع خودش قرار گرفته و استفادۀ نهِی، بالملازمه و بالدلالة
الالتزامِی است؟