تأخذ
بالحائطة لدِینک،[1] خذ بِالاحتِیاط،[2] قفُوا عند الشبهة،[3] الوقوف عند الشبهات خِیرٌ من الاقتحام فِی
الهلکات؛[4]
که واقعاً
ادلۀ محکمِی هستند؛ ولِی متأسفانه اصولِیون در اِین
اواخر دِیگر از اِینها غافل هستند و اصلاً نمِیدانند که مورد
احتِیاط چِیست. در مورد نکاح و اعراض و نفوس، اصلاً تمام اِینها مورد
احتِیاط است.
لزوم احتِیاط در دماء، فروج، أعراض و اموال
حالا دِیگر استطراداً مِیگوِیِیم:
مثلاً در باب نکاح، در مورد مُتعه مِیگوِیند:
تفحص لازم نِیست؛ بلکه
همِینقدر که ِیک زن به شما گفت که من مانعِی ندارم، کفاِیت
مِیکند و مِیشود او را متعه کرد.[5]
آِیا مِیشود اِین کار
را کرد؟! پس احتِیاط چِیست؟! اختلاط مِیاه چِیست؟! چرا تفحص
لازم نِیست؟! اگر شما شک داشته باشِید که مثلاً قبل از اِین، با شخص
دِیگرِی بوده و عدّه نگه نداشته است و از باب فسق و فجور مِیخواهد
شرع را ِیک حجاب و ساتر براِی اعمال خودش قرار بدهد، چرا در اِینجا
نباِید سؤال کرد؟! اتفاقاً در اِین مورد هم رواِیت دارِیم:
از علِی بن ابراهِیم
رواِیت دارِیم که اگر شخصِی را متعه کردم و در او شک داشتم که
آِیا عدّه نگه داشته ِیا نه، چه کنم؟ حضرت مِیفرماِید: «او را دعوت به فسق بکن، اگر قبول کرد معلوم مِیشود که
او مشکلِی دارد، ولِی اگر قبول نکرد معلوم مِیشود که زن
متدِیّنهاِی است.»[6]
اِین
رواِیت مربوط به احتِیاط است؛ اما همِینطورِی فتوا مِیدهند:
«تفحص لازم