بله، اِین
معناِی درست و صحِیحِی است؛ ولکن با توجه به اِینکه
پِیغمبر اکرم ابتدا جملۀ «إنّک رجلٌ مضارّ» را فرمودهاند و در
اِین جمله جهت مشارکت بِینالاثنِینِی معنا ندارد، چون سمره
ضار بود نه آن شخص انصارِی، و بعد از اِین جمله مِیفرماِیند:
«لا ضرر و لا ضرار» و با توجه به اِینکه در آِیات قرآن اغلب موارد ـ اگر
نگوِیِیم همۀ موارد، بدون توجِیه ـ اِین عنوان
مضارّ به شخص واحد اطلاق شده است، مثل (لَا
تُضَآرَّ وَٰلِدَةُۢ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوۡلُودٞ
لَّهُۥ بِوَلَدِهِۦ)،[1](وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٞ)،[2]
که در تمام اِینها ِیک جهت لحاظ شده است، نه بِینالاثنِینِی
بودن؛ بنابراِین استفاده مِیشود که در فرهنگ قرآن و رواِیات
درصورتِیکه قرِینه وجود نداشته باشد مضارّ به همان معناِی ضرر و
اضرار به غِیر است، همانطورِیکه در لسان العرب
معنا شده است: «ضَرَّ و أضَرَّ و ضارَّ
بمعنًِی (واحد)»،[3] فلهذا اِین اطلاق ضَارَّ به معناِی أضَرَّ خِیلِی بلاوجه نمِینماِید، و ضرار در
اِینجا به معناِی اضرار است.
مضافاً بر
اِین مطلب، وقتِی اصل ضرر منفِی شد تلافِی به ضرر هم تبعاً
منفِی است؛ ِیعنِی ِیک بحث قلِیلالجدوِیٰ و لا طائل تحته است که وقتِی شما اضرار ابتداِیِی را منفِی
مِیکنِید، اضرار مقابلهاِی هم در تحت همِین اضرار
درمِیآِید؛ ِیعنِی اگر من بگوِیم ابتدائاً اضرار مجعول
نِیست و محرّم است، اضرار در مقام تلافِی و مقابله هم محرّم مِیشود،
چون آن مقدارِی که با او برابرِی مِیکند مساوِی مِیشود
و به قول معروف، بِیحساب مِیشوند، لذا آن مقدار اضافِی اضرار
ابتداِیِی مِیشود، پس اِین جهت بِینالاثنِینِی بودن
در اِینجا دِیگر لحاظ و معناِیِی ندارد.
معناِی نهاِیِی ضرر و ضرار
بنابراِین
لا ضرر در اِینجا حکم و مجعول
تشرِیعِی ابتدائِی و به معناِی اسم مصدر