بحث راجع به مفاد ضرر و ضرار بود. عرض شد
که در کتب لغت مثل لسان العرب و غِیره، ضرّ و أضرّ
و ضارّ را به ِیک معنا گرفتهاند. البته
متناسب با قاعدۀ لا ضرر و
لا ضرار، بعضِی از لغوِیِین ضرّ را به
معناِی ضرر به ِیک فرد و تعدِی از واحد، و ضارّ و ضرار را به
معناِی ضرر طرفِینِی تلقِی کردهاند.[1]
البتّه گفتهاند که باب مفاعله مانند باب تفاعل براِی مشارکت مِیآِید،
ولکن در باب تفاعل جنبۀ فاعلِی طرفِین مطرح است، مانند تضارب زِیدٌ و عمرٌ، ولِی در باب مفاعله جنبۀ فاعلِی و مفعولِی مطرح
است، مانند ضارب زِیدٌ عمرًا.[2]
بعضِیها
مسئلۀ مشارکت را منفِی دانستهاند و آن را
مربوط به بعضِی از موارد استعمال باب مفاعله دانستهاند؛[3] ولِی همانطورِیکه عرض کردِیم، اِین باب در
بسِیارِی از موارد، مانند سافَرَ, باعَدَ, خالَفَ، عاقَبَ, عاقَبتُ اللُّصّ و امثالذلک دلالت بر مفاعله و مشارکت طرفِین نمِیکند. از
اِین نقطهنظر در اِینجا مفاعله نمِیتواند به معناِی مشارکت
در ضرار لحاظ شده باشد.
[1]. رجوع شود به النهاِیة
فِی غرِیب الحدِیث و الأثر، ج 3، ص 81؛ المحِیط فِی اللغة، ج 7، ص 429؛ لسان العرب، ج 4، ص
482؛ مجمع البحرِین، ج 3، ص 373؛ تاج العروس، ج 7، ص 122.
[2]. الکافِیة و
الشافِیة، ابنحاجب، ص 63؛ شرح شافِیة ابنحاجب، استرآبادِی، ج 1، ص 100.
[3]. شرح التسهِیل، ناظر الجِیش، ج 8، ص 3754 ـ 3758.