responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاعده لاضرر نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد محسن    جلد : 1  صفحه : 235

طبق آن نظرِیه‌اِی که قبلاً عرض کردم،[1] حتِّی در مورد زمان ماضِی هم اِین مسئله وجود دارد؛ ِیعنِی ماضِی دلالت بر زمان گذشته نمِی‌کند و مضارع هم دلالت بر زمان آِینده نمِی‌کند. ماضِی دلالت بر ثبوت فعل مِی‌کند، منتها چون ثبوت فعل لا ِیمکن إلّا فِی الزّمن الماضِی، لذا مِی‌گوِیند که در ماضِی زمان گذشته اخذ شده است؛ ولِی ماضِی در زمان گذشته نِیست. هم‌چنِین آِینده اصلاً بر استقبال دلالت نمِی‌کند، بلکه بر انتظار وقوع دلالت مِی‌کند. لذا استعمال صِیغۀ ماضِی در متحقق‌الوقوع، حقِیقت است نه مجاز و بالعناِیه؛ مثلاً استعمال صِیغۀ ماضِی در آن حوادثِی که مربوط به عالم قِیامت است حقِیقِی است:

(إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ)،[2] (إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتۡ * وَإِذَا ٱلۡكَوَاكِبُ ٱنتَثَرَتۡ)،[3] (إِذَا وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ * لَيۡسَ لِوَقۡعَتِهَا كَاذِبَةٌ * خَافِضَةٞ رَّافِعَةٌ).[4]

تمام اِینها استعمال حقِیقِی است، چون در آن عالم متحقق‌الوقوع و داراِی ثبوت است، فقط نِیاز به تدرّج دارد تا اِین زمان بگذرد و آن حاصل شود.

لذا اگر شما بدانِید امرِی قطعاً بعداً انجام مِی‌شود، اِین امر انجام‌شدنِی است و انگار انجام شده است، منتها هنوز برحسب ظاهر انجام نشده است، لذا دِیگر شما انتظار وقوع آن را ندارِید؛ چون انتظار وقوع همِیشه در آنجاِیِی است که ما آِینده را نمِی‌دانِیم، مثلاً نمِی‌دانِیم فردا زِید مِی‌آِید ِیا نمِی‌آِید، آن‌وقت مِی‌گوِیِیم مِی‌آِید. ِیا مثلاً نمِی‌دانِیم پس‌فردا اِین‌طور مِی‌شود ِیا نمِی‌شود. ما چون انتظار دارِیم، با صِیغه اسم فاعل مِی‌آورِیم؛ وإلاّ افرادِی که ِیک مسئله را متحقق مِی‌دانند اصلاً به صِیغۀ ماضِی مِی‌آورند؛ مثلاً مِی‌گوِید: «برو به فلانِی بگو آقا من زدم؛ چه‌کار دارِی؟» اِینکه مِی‌گوِید من زدم، تو چه‌کار دارِی؟ ِیعنِی شما اِین امر را مفروض فرض کن. در اِینجا مضارع معنا ندارد.


[1]. گلشن اسرار، ج 1، ص 402.

[2]. سوره إنشقاق (84) آِیه 1.

[3]. سوره إنفطار (82) آِیه 1 و 2.

[4]. سوره واقعه (56) آِیات 1 ـ 3.

نام کتاب : قاعده لاضرر نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد محسن    جلد : 1  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست