در اکرام بزرگان و در همزِیستِی مسالمتآمِیز
ـ که همۀ اِینها بناءهاِی عقلائِیه هستند ـ
دِیگر بِین عرف ژاپنِی و اِیرانِی و هندِی و عرب
فرقِی نمِیکند. حتِّی شما در جنگلها و در قباِیل وحشِی
هم بروِید باز اِینها بِین خودشان قائل به همزِیستِی
مسالمتآمِیز هستند، منتها حدودش فرق مِیکند و هر عرفِی
براِی خودش ِیک قانون دارد. بهعنوانمثال اِین قبِیله مِیگوِید
که خِیمۀ من تا پنج متر باِیستِی مصون از تعرّض بماند، آن
قبِیله مِیگوِید که نه، تا 2 متر. اِین قبِیله مِیگوِید
که سطح اشکال ندارد، آن مِیگوِید که اشکال دارد. ولِی اصل همزِیستِی
مسالمتآمِیز در ِیک تمدّن، ِیک بناء عقلائِی است.
ما اصلاً
باِید بناء عقلائِیه را با مسائل عرفِی، دوتا بکنِیم. بناء
عقلائِیه ِیک مطلبِی است که حاکم بر عرف است. هر عرفِی براِی
خودش ِیک نوع حکم دارد. به عبارت دِیگر، هر عرفِی آن بناء
عقلائِی را به ِیک نحو در خودش پِیاده مِیکند، و اِین
مسئله دِیگر در حُسن و قبح عرفِی داخل مِیشود.
چهبسا عرف اصلاً در مرام خودش اشتباه مِیکند.
اصلاً دِین براِی همِین آمده است که موارد اشتباه و انحراف
عرفِی را بِیان کند. منبابمثال عرفِ الآن کت و شلوار را مِیپسندد
و خِیلِی هم صحِیح مِیداند، اما اِین عرف، خلاف است.
گرچه الآن مسئلهاِی نِیست ولِیکن خلاف است. الآن عرف اِین
نوع لباس را مِیپسندد، ولِی اگر شما به عقلاء مراجعه بکنِید، از
نظر بناء عقلائِی مِیبِینِید الآن عرف در اِینجا اشتباه
مِیکند. بهطور کلِی اگر ما نگاه کنِیم شاِید 70 درصد
کارهاِی عرف اشتباه باشد و اصلاً دِین براِی جلوگِیرِی
از انحرافات عرفِی آمده است. بله، اگر ما ِیکجا از دِین
دلِیلِی نداشتِیم و دِیدِیم عرف، کارِی مِیکند
و بناء عقلاء بر خلاف آن نِیست، در اِینجا مسئله را به عقل عرضه
مِیکنِیم، اگر عقل ـ البتّه عقل ناقص خودمان ـ اِین را
امضاء کرد، عمل مِیکنِیم و اگر عقل امضاء نکرد، عمل نمِیکنِیم.
پس مسائل عرفِیه با بناء عقلائِیه دوتا است.
تفاوت عرفها در مسئلۀ ضرر
آنوقت
اِین ضرر در هر عرفِی ممکن است تفاوت داشته باشد. به عبارت دِیگر، مردم
هر عرفِی مسائل اجتماعِی خودشان را به ِیک نحو قبول کردهاند و بر
طبق آن قبول، متعهّد به اجرا مِیشوند. منبابمثال در عرف اِیران ما
خِیابان را طورِی