responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 759

بر محلّ است و اين تعبير بعدها بسيار به كار گرفته شده است، مثلا وقتى كه كسى نعمت خود را به ديگرى اختصاص دهد گفته مى‌شود فلانى، او را صنيعه (برگزيده) خود قرار داده، مثل قول خداوند: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌ [1]».

(59446- 59389)

لم يمنعنا ... هناك،

اين جا نيز به منظور افتخار به شرافت خانوادگى خود بر معاويه منت مى‌گذارد كه با همه فضايلى كه نسبت به تو و فاميلت داريم از آميزش و ازدواج با طايفه شما خوددارى نكرديم.

واژه عادى منسوب به عاد است كه قوم حضرت هود پيغمبر مى‌باشند و اين نسبت كنايه از قديم بودن فضيلت و شرافت بنى هاشم بر بنى اميه مى‌باشد.

فعل الأكفاء منصوب (مفعول مطلق) از فعل مقدّر است.

و لستم هناك، حرف واو، حاليه و عامل در حال فعل خلطناكم، در عبارت قبل مى‌باشد و اين جمله كنايه از دورى بنى اميه از درجه هم كفوى با بنى هاشم در ازدواج است يعنى شما شايستگى اين درجه و مقام را نداريد، و امام (ع) با بيان مقايسه ميان حالات بنى هاشم و بنى اميه كه در برابر هر پستى و رذيلت براى عده‌اى از بنى اميه، فضيلت و شرافتى براى افرادى از بنى هاشم ذكر كرده، ادعاى خود را كه لياقت نداشتن بنى اميه براى آميزش با بنى هاشم بوده اثبات كرده است، زيرا هنگامى كه از دو طرف، اشخاص با فضيلت، و افراد ناشايست و بى‌لياقت، مشخص شدند نسبت دادن هر كدام از دو خانواده به شرافت و يا پستى آشكار و معلوم مى‌شود كه كدام يك سزاوار كدام نسبت مى‌باشد، بدين علت نخست پيامبر را از بنى هاشم ذكر كرده و در مقابلش، تكذيب كننده او را از بنى اميه يادآور شد كه ابو جهل بن هشام مى‌باشد كه قرآن نيز به او اشاره مى‌فرمايد: «وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ‌ [2]»


[1] سوره طه (20) آيه (41)، يعنى: تو را براى خود برگزيدم.

[2] سوره مزمل (73) آيه (10) يعنى: مرا با تكذيب كنندگان واگذار كن.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 759
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست