امتناع ندارد، اشاره به آن است كه گاهى روح
انسان از مكرر شنيدن برخى از امور ناراحت مىشود و گويا آن را از گوش خود بدور مىاندازد
چنان كه انسان آب را از دهان خود بيرون افكند.
ياد افراد مغرض و بد نيّت از قبيل عمر و عاص را از خاطر ببر و به
آنچه در باره ما مىگويند اعتنا مكن و احتمال مىرود كه امام با اين جمله خود
معاويه را اراده كرده باشد از باب اياك اغى و اسمعى يا جاره به تو مىگويم واى
همسايه بشنو. كلمه رميّه استعاره از امورى است كه مورد هدف و قصد انسانها
مىباشند، و چون اين امور، آدمى را جذب كرده، به انجام اعمال وادار مىكنند، ميل
را به آن نسبت داده است.
(59388- 59381)
5- فانا صنايع ربنا ... لنا،
نكته پنجم، به طريق ديگر در اين جمله برترى خاندان خود را بر ديگران
خاطر نشان كرده و آن عبارت از اين است كه خداوند نعمت بزرگ پيغمبرى را به اين
خانواده اختصاص داده و به واسطه ايشان مردم را هم از آن برخوردار فرموده، و اين
جمله در حكم مقدّمه صغراى قياس از شكل اوّلى است كه به منظور فخر و مباهات دليل
آورده است كه هيچ كس را نسزد كه از نظر شرافت با آنها برابرى كند و در فضيلت با
ايشان همسرى كند، و كبراى آن در تقدير چنين است: و هر كس بلا واسطه تربيت يافته و
پرورده پروردگارش باشد، و مردم بعد از او، و به واسطه وى، پرورده پروردگار باشند،
هيچ كس نمىتواند در شرافت و فضيلت با او برابرى كند. لفظ صنايع در هر دو موضع به
عنوان مجاز به كار رفته، و از باب اطلاق اسم مقبول بر قابل و حالّ
[1] اين جمله، مثلى است براى كسى كه از راه راست بيرون رفته، به
بيراهه مىرود خلاصه معنا: از كسانى كه به طمع صيد دنيا، از راه حق بيرون رفتهاند
مانند عمرو عاص پيروى مكن و به سخنانشان گوش مده فيض الاسلام، ج 2، صفحه 896.
(مترجم)