كه او را به هفتاد تكبير در چهارده نماز كه
بر او خواند اختصاص داد، زيرا هر نماز كه با پنج تكبير، مىخواند، جمعى ديگر از
فرشتگان نازل مىشدند و اقتدا مىكردند پيامبر باز نماز ديگرى بر او مىخواند تا
چهارده مرتبه و اين از خصوصيات حمزه و شرافت بنى هاشم در زندگانى و مرگشان
مىباشد، و ديگر از فضيلتهاى ايشان آن است كه در باره جعفر بن ابى طالب اشاره به
آن كرده كه عبارت است از قطع شدن دستهايش در راه خدا كه پيامبر او را صاحب دو بال
و پرواز كننده در بهشت خواند و نيز از آن حضرت نقل شده كه شعرى سرود و براى معاويه
فرستاد و در آن به وجود جعفر طيّار فخر و مباهات فرمود:
و
عيّرها الواشون انى احبها
و
تلك شكاة ظاهر عنك عارها
ما شرح كشته شدن و نام و خصوصيات قاتل حمزه و جعفر را در فصلهاى
گذشته ذكر كرديم و امام (ع) راجع به خودش نيز خاطر نشان كرده است كه نسبت به فضايل
فراوانش دلهاى مؤمنان آشنا و گوشهايشان آن را پذيرا مىباشد و به دليل اين كه
خداوند انسان را از ستودن خويش نهى كرده، امام (ع) نيز از بر شمردن فضايل خود،
خوددارى فرموده است.
منظور از كلمه ذاكر خودش مىباشد كه فرمود: اگر نه چنين بود كه
خداوند از خودستايى نهى كرده ذاكر فضايل بسيارى را از خود بيان مىكرد و اين كه
اين كلمه را بطور نكره و بدون ال ذكر كرده و آشكارا به خود نسبت نداده، نيز به
دليل همان پرهيز از خودستايى است، و در عبارت: