پرهيزكاران و زاهدان بر متكبران ستمگر تكبّر
و فخر و مباهات كنند، زيرا كمالى كه اهل دنيا به آن مىنازند در مقايسه با مقامات معنوى
و لذايذى كه اينها احساس مىكنند بىارزش و تو خالى مىباشد.
(58839- 58832)
و تيقّنوا أنّهم جيران اللَّه غدا،
دليل ديگر بر فرحناكى و شادمانى پرهيزكاران در دنيا آن است كه يقين
دارند فردا در جوار قرب خدا هستند. اين عبارت اشاره به لذت و خوشى ديگرى است كه اهل
تقوا علاوه بر لذتهايى كه در دنيا بر اثر زهد بر ايشان دست مىدهد، لذت مىبرند و
شادمانند، زيرا يقين دارند كه بلافاصله پس از جدايى روحشان از بدن در جوار رحمت
الهى حضور به هم مىرسانند و اين يقين آنان را در دنيا شادمان و مسرور مىكند.
(58850- 58840)
لا تردّلهم دعوة،
يكى از فضيلتهاى اهل تقوا كه ويژه ايشان است استجابت دعا مىباشد، كه
چون پيوسته در عبادت و اطاعت خدا هستند، روحشان كمال يافته و در پيشگاه حق تعالى
كرامت و شرافت كسب كردهاند به مقامى دست يافتهاند كه دعايشان ردّ نمىشود، البته
اين خصوصيت علاوه بر آن است كه در لذتهاى دنيا با غير خود شريك و در خوشيهاى
كاملتر آخرت از ديگران ممتازند.
(58912- 58851) 4- اصل چهارم از اصول مطالب اين عهدنامه آن است كه
امام (ع) بندگان خدا را از مرگ و نزديك بودنش به آنها بر حذر مىدارد، و آنان را
آگاه مىكند كه هدفش از اين هشدار آماده كردن ايشان براى مرگ و فراهم كردن توشه
لازم به منظور برخورد با آن مىباشد تا از خسران و زيان غفلت و بىخبرى دور باشند
و توشه اين راه هم چنان كه دانستى، پرهيزكارى و عمل صالح است و دستور آمادگى براى
مرگ را به اين مطلب تاكيد فرموده است كه مرگ براى هر كس آيندهاى انديشناك و پيش
آمدى مهم با خود به ارمغان مىآورد، و بيان فرموده است كه آن پيشامد، ممكن است
امرى خير و شايسته و نعمتى خالص و پيوسته، و يا شرّ و زيانبار باشد، تا اين كه
رغبت و تمايل انسان را نسبت به تقوا و پرهيزكارى