مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي
أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ[1]».
پرهيزكاران در دنيا بهترين جاها را براى سكونت برگزيدند و بهترين استفاده از
خوراكيها بردند، با مردم دنيا، در دنيايشان شريك بودند، پس با آنها از خوراكيهاى
پاكيزه كه مىخورند خوردند و از نوشيدنيهاى گوارا كه آنها مىآشامند، نوشيدند، و
از بهترين جامهها كه آنان مىپوشند پوشيدند و از بهترين همسرانى كه آنها
مىگيرند، گرفتند و بهترين مركبهاى سوارى را همانند آنان سوار شدند، با اهل دنيا
از لذتش بهره گرفتند، و ايشان در دنيا همسايگان خدايند، آنچه از او تمنا مىكنند به
آنان عطا مىكند نه دعايشان رد مىشود و نه سهمى از لذتشان كاستى مىيابد.
اين كه فرمود در دنيا بهترين خوراكيها را خوردند و در بهترين مسكنها
سكونت كردند، به اين سبب است كه اين امور را بر وجه شايسته و مباح كه به آن امر
شده بودند به كار مىبردند و بديهى است كه اين بهترين وجه است.
و اما اين امر كه آنان با اهل دنيا، در برخوردارى از طيبات شريك
بودند گر چه امرى است روشن و آشكار ولى ما در توضيح آن مىگوييم: لذّتى كه اهل
تقوا از آنچه در دنياست مىبردند كاملترين لذت بود، زيرا هر بهرهاى كه از دنيا
مىبردند و هر چه كه مصرف كردند، خواه خوراكى و آشاميدنى و يا انتخاب همسر و مركب
باشد، تمام اينها را هنگام نياز و به اندازه ضرورت انتخاب مىكردند، و چنان كه
مىدانى هر اندازه كه احتياج و نياز به امرى بيشتر و شديدتر باشد لذت استفاده از
آن قويتر و زيادتر خواهد بود، و اين خود، از امور وجدانى مىباشد. بنا بر اين واضح
است كه اهل تقوا از دنيا همان بهرهاى را بردند كه افراد مرفّه و خوشگذران مىبرند
و همان را به دست آوردند كه ستمكاران متكبر به
[1] سوره اعراف (7) آيه (31)، يعنى: بگو چه كسى حرام كرده است زينت
خدا، و روزيهاى پاكيزه و حلال را كه براى بندگان خود به وجود آورده است.