زكات بدهند و قسمت ديگر راجع به رفتار با
مستحقان است.
آنچه در باره رفتار با زكات دهندگان فرموده آن است كه با آنها برخورد
ناروا نكند و نسبت دروغگويى به ايشان ندهد، و به دليل رياست و فرمانروايى كه بر
آنها دارد با برتر شمردن خود از آنان رو بر نگرداند و بر آنها فخرفروشى و اظهار
بلند مقامى نكند.
نصب تفضيلا از باب مفعول له مىباشد.
(58600- 58592)
انهم الاخوان ... الحقوق،
در اين عبارت حضرت براى اثبات فرمايش خود به قياس مضمر از شكل اول
استدلال كرده كه صغراى آن جمله متن است و كبرايش چنين است كه: هر كس برادر دينى و
ياور و معين در تهيه صدقات و حقوق باشد لازم است امورى كه گفته شد در بارهاش
رعايت شود.
اين كه صاحبان اموال در استخراج ماليات و صدقات كمك و ياورند، به اين
دليل است كه اموال را آنها به دست مىآورند و صدقات را آنها مىدهند و روشن است كه
اين مطلب در صورتى تحقق مىيابد كه مورد احترام و مهربانى واقع شوند و كارهاى
ناپسندى كه بيان فرمود در باره آنان انجام نگيرد تا ناراضى و از مسير حق منحرف
نشوند و از دادن زكات و صدقات خوددارى نكنند كه در مقدار آن كاهش پيدا خواهد شد و
ممكن است عبارت فوق را شامل حال لشكريان و سربازان نيز بدانيم. بخش بعدى در باره
حقوق مستحقان است:
(58653- 58601)
و إنّ لك ... و امّا موفوك حقّك،
در اين عبارت براى حسن رفتار با مستحقان و كمال رعايت حقوق آنها دليل
آورده است.
جمله مذكور در متن در حكم صغراى شكل اوّلى است كه تقدير كبرايش اين
است: هر كس را كه در مالى بهرهاى معين و واجب باشد و در آن بهره، شركايى هم
نيازمند و بينوا داشته باشد و حق خود را هم از آن مال بطور كامل