(كرّة): بر وزن فعله از ماده كرّ به معناى بازگشت بر دشمن.
(جوله): دور زدن و تاخت و تاز.
(مصارع): مكانهاى افتادن كشتهها.
(ذمرته، أذمره): او را وادار و تشويق كردم.
(دعسىّ): منسوب به دعس است و به معناى اثر مىباشد.
(طلحفى، طلحف): شديد، حرف «يا» براى مبالغه است.
(نسمة): آفريدهها.
[ترجمه]
«گريزى كه پس از آن بازگشت، و تاخت و تازى كه بعد از آن، هجوم و حمله
به دشمن باشد، بر شما ناگوار نباشد، حقوق شمشيرها را بپردازيد و پهلوهايتان را به
جايگاه كشتن آشنا كنيد، و نفوس خود را به نيزه افكندنهاى كارگر و شمشير زدنهاى
شديد وادار و تشويق كنيد، صداهايتان را آرام كنيد زيرا هر چه بيشتر، ترس و سستى را
دور مىكند، پس سوگند به خدايى كه دانه را شكافته و