دادن بيشتر، وى را تهديد مىكند كه همان
شمشير جنگ بدر و همان دل و جرأت سابق كه در مقابل دشمنان داشت هم اكنون نيز با
اوست، و براى اين كه به او بفهماند كه تو اى معاويه منافق و دو رو مىباشى، خود را
چنين معرفى مىكند، كه: دين و پيامبر خود را عوض نكرده و ثابت قدم در راهى گام
برمىدارد كه معاويه و فاميلش در مرحله نخست با زور و كراهت در آن داخل شدند اما
بعدا با ميل و رغبت و پيروى هواى نفسانى از آن خارج و منحرف شدند و آن راه مستقيم
و روشن اسلام مىباشد.
در پايان به امر شبههناكى كه مهمترين سبب شعلهور شدن آتش آشوبهاى
عظيم، و انگيزه از هم پاشيدن امور دينى شد، اشاره كرده و آن، عبارت از اشتباه
معاويه در خونخواهى عثمان مىباشد كه آن را دليل عمده بر مخالفت خود با حضرت و
سرپيچى از فرمان وى قرار داده بود، و سپس به پاسخ آن پرداخته و دو وجه آن را بيان
فرموده است:
الف- نخست اين كه من جزء قاتلان عثمان نيستم، بنا بر اين چيزى بر من
نيست، مطالبه خون او متوجه كشندگان وى مىباشد كه خودت آنها را مىشناسى.
(56642- 56630)
ب- با جمله إن كنت طالبا ...،
كه مشروط و مفيد شك است، اشاره به اين مىكند كه تو اى معاويه حق
ندارى به خونخواهى عثمان قيام كنى. آن گاه او را به جنگ و سختيهايى كه در پى دارد
تهديد مىكند و با سه تشبيه مطلبش را بيان مىدارد:
(56645- 56643)
1- فكأنّى قد رأيتك،
در اين عبارت، خود امام (ع) در حالى كه سخن مىگويد مشبّه است و از
آن رو كه حالت واقعى آينده معاويه را مىبيند مشبّه به است، توضيح آن كه به علت
كمال نفس و اطلاعش از امور آينده گويا آنها را مشاهده مىكند، و وجه شباهت ميان
حالت نخست و حالت دوم آن است كه