چه زمانى خاندان بنى اميه، فرمانروايى امت و
سياست و تدبير جامعه را به عهده داشتهاند؟
(56558- 56533)
بغير قدم سابق،
قدم سابق كنايه از پيشگامى در امور و شايستگى براى آن است و با اين
عبارت امام (ع) اشاره كرده است به اين كه در عرف متعارف، سابقه عزت و شرافت و
پيشگامى در امور، شرط شايستگى در كارهاست و اين جمله از سخن امام (ع) در حكم مقدمه
صغراى مضمر از شكل اول مىباشد كه تقديرش چنين است: شما هيچ گونه پيشقدمى در اين
امر نداريد، و تقدير كبرى اين است، هر كس چنين باشد شايستگى سياستمدارى جامعه و
فرمانروايى امت را ندارد، و نتيجه آن است كه شما خاندان بنى اميه لياقت ولايت امرى
و خلافت را نداريد، و امر روشنى است كه در ميان بنى اميه كسى كه اهل شرف و شايسته
براى اين امر باشد در كلّ، وجود نداشته باشد. و بعد، به خدا پناه مىبرد، از
شقاوتى كه در گذشته از قلم قضاى الهى صادر شده است تا به معاويه هشدار دهد كه او
نيز به دليل معاصى و گناهانش در معرض اين شقاوت قرار دارد، بنا بر اين از مخالفت
فرمان حق تعالى و گناه دست بردارد، و سپس از دو مطلب، او را بر حذر مىدارد.
1- حرص و طمع زياد و آرزوهاى دراز در امور دنيا كه دليل بر غفلت و
بىتوجهى او به آخرت مىباشد.
2- دورو بودن او، و اين كه آشكار و نهانش با هم يكى نيست كه نشان
نفاق او مىباشد.
دليل اهميت اين دو امر و لزوم بر حذر بودن از آن دو، آن است كه لازمه
اينها شقاوت و بدبختى آخرت مىباشد.
(56629- 56559)
فدع الناس جانبا ... ثائرا بعثمان.
كلمه جانبا منصوب است بنا بر ظرفيت.
معاويه در نامهاى كه به حضرت نوشته بود، وى را به جنگ با خود،