جامعه است، زيرا هر گاه بهره افزونتر و ثواب
بيشتر در مقابل فضيلتى باشد كه انسان در اسلام كسب كرده است پس او بر تمام اهل
اسلام برترى و فضيلت دارد.
(56327- 56272)
انّ محمدا ... و منيته اخرت،
در اين عبارت امام (ع) برترى خود و خانوادهاش را بر ديگران شرح
مىدهد، و مدعاى خود را مبنى بر افضليّت و برترى خويش در اين جمله اثبات مىفرمايد
كه شرح مطلب از اين قرار است، ما خانواده، نخستين كسانى بوديم كه به خدا ايمان
آورديم و او را عبادت كرديم و آنچه را پيامبر آورده بود پذيرفتيم، خدا را پرستيديم
و بر بلاياى او صبر كرديم و همراه پيامبر، عليه دشمنان جنگيديم و همين حالات دليل
بر افضليت ما بر ديگران است. ما نيز در گذشته اشاره داشتيم بر اين كه آن حضرت و
خديجه و سابقين ديگر از مسلمانان كه در همان اوايل به آنها پيوستند اولين افرادى
بودند كه همراه پيغمبر اكرم خدا را عبادت كردند و سالها در مخفيگاههاى مكه بطور
پنهانى به عبادت خدا به سر بردند در حالى كه كفار و مشركين در اذيت و آزار آنان
كوشش داشتند، و گفته شده است كه مشركان قريش هنگامى كه حضرت رسول پيامبرى خود را
اظهار كرد به نكوهش او برنخاستند اما همين كه به سبّ خدايان دروغينشان پرداخت به
سرزنش و نكوهش او برخاستند و در اذيت و آزار وى زيادهروى كردند تا آن جا كه
كودكان خود را بر او شوراندند و آنان با سنگ بر او مىزدند كه پاهايش را خونآلود
كردند، و به آزار شديد مسلمانان پرداختند تا آن كه پيغمبر اكرم دستور داد براى
فرار از آزار به طرف حبشه مهاجرت كنند، يازده مرد از مسلمانان به آن جا رفتند كه
از جمله آنها عثمان بن عفّان، زبير، عبد الرحمن بن عوف و عبد اللَّه مسعود بودند،
آنها رفتند و كفار قريش هم در تعقيب آنها شتافتند ولى نتوانستند ايشان را دستگير
كنند، پيش نجاشى پادشاه حبشه رفتند، و از او خواستند كه مسلمانان مهاجر را به
ايشان