responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 596

را با زور به كارى وادار سازد، بر خلاف كسى كه او را مسئول قرار داده است و نمى‌تواند به كار خطيرى از امور مالى و غير آن اقدام كند مگر با دليل از طرف كسى كه وى را بر بندگان، رئيس و بر سرزمينها امين قرار داده است، و جمله و انّ عملك تا من فوقك مقدمه اول و صغراى قياس را تشكيل مى‌دهد و تقدير كبراى آن از اين قرار است، هر كس چنين ويژگيهايى داشته باشد حق ندارد بر خلاف ما فوق خود در امرى استبداد به خرج دهد و جز با اطمينان كامل از طرف وى دست به امر با اهميت و خطرناكى بزند و سپس برخى از امورى را كه استبداد و مخاطره در آن روا نيست كه عبارت از ثروت و اموال بلاد اسلام است، شرح داده و بر وجوب حفظ آن به دو امر استدلال فرموده است يكى اين كه مال خداست كه به بندگان با ايمانش عطا فرموده است و دوم آن كه او از طرف امام خزانه‌دار است تا وقتى كه اموال را پيش او ببرد، و كار خزانه‌دار هم حفظ و نگهدارى مال است، و اين كه در آن تصرفى نكند مگر با اجازه و دليل مورد اطمينان، كه در پيشگاه خدا به آن استدلال كند.

و اشعث هنگامى كه امير المؤمنين حكومت را به دست گرفت از آن حضرت مى‌ترسيد و يقين داشت كه وى را از فرماندارى بر كنار خواهد كرد، زيرا سابقه سوئى در دين داشت و كردارهاى ناپسندى در دين و حرفهاى توهين‌آميزى در حق حضرت از او صادر شده بود كه در گذشته، ذيل سخن امام: و ما يدريك ما علىّ ممالى‌ [1]، به برخى از آنها اشاره كرده‌ايم.

(55967- 55961) امام پس از بيان وظيفه و تكليف او، به منظور آرامش خاطرش فرمود:

اميدوارم كه بدترين فرمانروا براى تو نباشم و اين كلام را با لفظ اميدوارى آغاز كرد تا وى را ميان خوف و رجا نگه دارد، و اشعث چون مى‌دانست كه اگر


[1] خ 18، ج 1، صفحه 322.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 596
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست