نيز آدمى را از حرارت آتش جنگ و دشمنى، سالم
نگه مىدارد.
(45371- 45358)
فالاحوال مضطربة،
اين جمله اشاره است به اوضاع آشفته و نامرتب ملتهاى گذشته و عبارت
اختلاف ايديهم را كنايه آورده است از اين كه براى يارى يكديگر هماهنگ نبودند و
تفرّق كلمه، اشاره به نامأنوس بودن با همديگر است و اين كه براى رعايت مصالح خود
به گرد يكديگر جمع نمىشدند و اضافه بلاء به كلمه أزل به معناى من است يعنى در
گرفتارى كه از گذشته دور نصيب آنان بوده و همچنين اضافه أطباق به كلمه جهل و چنان
كه در سابق معلوم شده است كه براى صفت جهل، انبوهى از زشتيها وجود دارد كه برخى از
آنها فوق ديگرى است، نخستين و پستترين امرى كه در جاهل پيدا مىشود ناآگاهى وى از
حقيقت و بالاتر از آن اعتقاد به حقانيت امور باطل است و از آن بالاتر اعتقاد به
امر شبهه ناكى است با احتمال خلاف آن و بالاترين مرتبه، اعتقاد جزمى و قطعى به آن
امر شبهه ناك بدون احتمال خلاف مىباشد، در نسخه ديگر كه از خط سيد رضى نقل شده
اطباق به كسر همزه ذكر شده كه مصدر باب افعال است يعنى جهل آنان را فرا گرفته است.
(45383- 45372)
من بنات:
از اين جا، به پىآمدها و تبعات اين جهل و نادانى پرداخته چهار مورد
آن را بطور تفصيل بازگو مىفرمايد:
1- نخست زنده به گور كردن دختران، چنان كه در قرآن ذكر شده است «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ[1]».
به قرارى كه نقل شده اين كار در ميان قبيلههاى بنى تميم، قيس، بنى
اسد، بنى هذيل و بكر بن وائل بوده است. بعضى گفتهاند علت امر، اين بود كه پيامبر
[1] سوره تكوير (81) آيه (8 و 9) يعنى: و هنگامى كه از دختران
زنده بگور شده باز پرسند، كه آن بيگناهان را شما به چه جرم و گناه كشتيد؟!