باطل، امورى را كه سزاوار است مورد مباهات و
تعصب واقع شود بيان كرده است كه عبارت از اخلاق بزرگوارانه و كارهاى پسنديده و
امور نيكى مىباشد كه اهالى مجد و شرف از خانوادههاى عرب و بزرگان قبايل از نظر
اتصاف به آن بر بقيه انسانها مزيت و برترى يافتهاند و حرف «با» در «بالاخلاق»
متعلق به فعل «تفاضلت» مىباشد زيرا اين مردم بزرگوار در كارهاى نيك به سبب اخلاق
پسنديده كسب فضيلت كردهاند و در فصول سابق اصول اخلاق برتر و شاخههاى فرعى هر
كدام از آنها را خاطر نشان كرديم.
صفت حلم ملكهاى است از شاخههاى شجاعت و عبارت است از بردبارى و
سنگينى هنگام پيدايش خشم و علل آن، و نيز خود را به خطر انداختن به خاطر حفظ
مقامات پسنديده به وسيله خويهاى پسنديده و همراه داشتن آن، كه لازمهاش انجام دادن
كارهاى نيكى است كه هماهنگ با صفات نيك انسانى است از قبيل بذل و بخشش كه دليل جود
و سخاى نفسانى است و مثل اين كه آدمى براى اهميت دادن به عدالتخواهى و وفاى به عهد
الهى از كشتن بستگانش باكى نداشته باشد. پس از توجه دادن به امورى كه شايسته است
انسان به آنها ببالد، فرمود: به داشتن ويژگيهاى پسنديده تعصب داشته باشيد و بعد
تفصيل آن را چنين بيان مىدارد. كه از جمله آنها 1- حفظ جوار و رعايت همسايهدارى
مىباشد و اين صفت خود نتيجه دو خصلت نيك مىباشد، يكى اين كه لازمه همسايهدارى
آزار ندادن اوست و اين جزء صفت عدل مىباشد دوم اين كه شرط تحققش نيكى به وى و
همدردى و گذشت و راستگويى و دوستى با او مىباشد و اين امور نيز از فروع عفت است.
2- ديگر از جمله خصال پسنديده وفاى به عهدهاست و اين نيز از شاخههاى
عفت مىباشد.