responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 464

جداست كه در ابتدا چنان به نظر مى‌آيد كه علت امرى واقع شده است در حالى كه سيد رضى بين آن و جمله‌هاى قبلش با گذاشتن نقطه فاصله قرار داده است، امام (ع) در اين قسمت به نوع ديگرى از آزمايشهاى بندگان سركش و نافرمان اشاره فرموده است كه خداوند بندگان مستكبرش را از طرفى با آنچه در خود آنهاست و از طرف ديگر با اولياى خاص و پيامبران پاكش كه در چشم آنان ناتوان مى‌آيند مى‌آزمايد، و نيز در اين جمله به بعضى از اسرارى كه در آفرينش اين بندگان مستضعف و انبياى پاك وجود دارد اشاره فرموده است به اين بيان كه يكى از حكمتهاى آفريدن خداوند اين بندگان خالص را، همان آزمايش گردنكشان و مستكبران مى‌باشد.

(44256- 44191) به عنوان شاهد داستان حضرت موسى و هارون و برخوردشان را با فرعون طغيانگر يادآور شده است:

در تاريخ طبرى اين ماجرا چنين نقل شده است كه وقتى خداوند به آنان ماموريت ارشاد فرعون را داد به پايتخت او، مصر وارد شدند و مدت دو سال صبحها مى‌آمدند تا شب و اجازه ورود مى‌خواستند و مى‌گفتند: ما فرستادگان خدا به سوى فرعون هستيم ولى كسى به آنها جواب درستى نمى‌داد، دربانها و ماموران آنان را دور مى‌كردند و هيچ كدام جرأت و ياراى آن را هم نداشتند كه اين پيغام خطرناك را به فرعون برساند تا سرانجام يك روز دلقك دربار كه غالبا پيش فرعون مى‌آمد و برايش مسخرگى مى‌كرد و او را مى‌خنداند، هنگامى كه پيش فرعون رسيد، گفت: پادشاها! مردى بر در كاخ ايستاده مطلب شگفتى اظهار مى‌دارد و چنين مى‌پندارد كه او را خدايى غير از تو مى‌باشد، فرعون دستور داد كه داخل شود حضرت موسى با برادرش هارون وارد شد و عصايش را برداشت، گفت: من پيغمبر خداى آفريننده جهان مى‌باشم ... تا آخر كه در تاريخ طبرى ذكر شده است، اما در قرآن قصه موسى و هارون و گفتگويشان و ساير قسمتهايش در

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست