responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 438

خواهر و همزاد قابيل را براى هابيل و خواهر هابيل را براى قابيل عقد كند، هابيل كه تسليم فرمان حق تعالى بود به اين امر راضى شد اما قابيل به دليل اين كه دختر همزادش زيباتر بود و به كابين هابيل در آمد، از اين امر ناخشنود بود، حضرت آدم براى حلّ اختلاف به دو پسر خود دستور داد كه در راه خدا قربانى كنند و گفت قربانى هر كدامتان پذيرفته شد آن دختر را به كابين وى در مى‌آورم، بنا به روايت ديگرى به آن دو گفت: خدا به من وحى كرده است كه بعضى از فرزندان من در پيشگاه او، قربانى خواهند كرد، پس شما اين عمل را انجام دهيد تا با قبول شدن آن چشم من روشن شود، قابيل كشاورزى داشت و هابيل گلّه‌دار و صاحب گوسفند و چهارپايان بود، هنگام تقديم قربانى، قابيل پست‌ترين دسته زراعت خود را به ميدان آورد، امّا هابيل نيكوترين برّه را تقديم كرد، هنگامى كه هر دو قربانيان خود را بر بالاى كوه قرار دادند، حضرت آدم به دعا پرداخت و از خداوند قبولى آن را درخواست كرد، آتش سفيدى از آسمان آمد، قربانى هابيل را فرا گرفت ولى از قابيل پذيرفته نشد زيرا نيّتش خالص نبود چنان كه ذكر شد خداوند در قرآن اين مطلب را بيان فرموده است كه دنباله آيه قبل اين است: ... پس قربانى يكى از آنها پذيرفته شد بدون ديگرى، وقتى كه قربانى قابيل قبول نشد با اين كه از نظر سنّى از هابيل بزرگتر بود، بر او حسد برد و گفت هم اكنون تو را مى‌كشم، هابيل پس از شنيدن اين تهديد به قابيل گفت:

خدا عمل پرهيزكاران را قبول مى‌كند، حال اگر تو براى كشتن من دست بلند كنى من آن كسى نيستم كه براى كشتن تو دست دراز كنم و قاتل پس از كشتن برادر از زيانكاران عالم شد، هم برادرش از دستش رفت و هم از بهشت آخرت محروم ماند، نقل شده است كه وقتى قابيل برادرش هابيل را به قتل رساند نمى‌دانست با نعش او چه كار كند از اين رو مدت زمانى او را بر پشت خود گرفته متحيرانه راه مى‌برد تا اين كه خداوند زاغى را مأمور ساخت تا زمين را با

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست