بعدها مو به مو، به وقوع پيوست و مانند
قضاوتها و داستانهاى شگفتانگيزى كه از آن حضرت نقل شده است و تحقق اين امور براى
كسى ميسّر نمىشود جز پيامبران و جانشينان بر حق ايشان و نيز درك اين مقام ويژه،
از انديشه محدود انسانهاى عادى خارج است و كسى نمىتواند آن را بپذيرد و تحمل كند
مگر روحيه انسانهايى كه خداوند به سبب ايمان، آن را آزمايش و امتحان فرموده باشد چنان
كه در قرآن فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ
أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ[1]»،
يعنى دلهايى كه به تكليفهاى شاق و گرفتاريهاى فكرى و نقلى آزمايش فرموده و آنها را
آماده ساخته است تا ايمان كامل به خدا و پيامبرش آورده و در مسيرى كه او خواسته
قدم بردارند، روحيههايى كه با كمالات علمى و فضيلتهاى اخلاقى نورانى شده و به
سرچشمه معارف اولياى خدا آگاهى يافتهاند و كيفيت صدور معجزات و امور فوق العاده
را از ايشان دريافته و به اين دليل آنچه مىگويند از گذشته و آينده، انجام مىدهند
و يا دستور مىدهند همه را بدون ترديد مىپذيرند، بر خلاف برخى تاريكدلان از
همراهان خود حضرت كه گاهى از دستورهايش سرپيچى مىكردند و خبرهايى كه از فتنهها و
آشوبهاى آينده مىداد تكذيب مىكردند كه وقتى اين مطلب را از آنان شنيد، فرمود:
مىگويند: على دروغ مىگويد، خدا مرگشان دهد، من به چه كسى، دروغ مىبندم؟ آيا به
خدا دروغ مىبندم، و حال آن كه من نخستين مؤمن به او هستم؟ يا به پيامبرش دروغ
مىبندم و حال آن كه من اولين تصديق كننده او مىباشم؟! چنان كه در گذشته داستانش
را شرح كرديم [2] بلكه تمام آنچه از آنان
صادر مىشود بدون دخل و
[1] سوره حجرات (49) آيه (3) يعنى: آنان كسانى هستند كه خداوند
دلهايشان را به سبب تقوا آزموده است.
[2] در خطبه 68 سخن به صورت خطاب به منافقان بيان شده است و حال آن
كه شارح در اين جا به صورت غايب آورده است. (مترجم)