responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 344

مى‌باشند كه ناتوان بودند و قدرت بر مسافرت و جلاى وطن نداشتند، اما كسانى كه در زمان امام بودند، آن حضرت را شناختند و قول او را درك كردند مستضعف نيستند بلكه مهاجرند چرا كه بر مردم زمان پيامبر، مسافرت و ترك وطن براى صدق هجرت لازم و واجب بود، اما بر آنان كه در دورانهاى بعد بودند، مسافرت لازم نبود، بلكه كافى بود كه امام را بشناسند و به دستور العملهاى وى عمل كنند، اگر چه طى مسافتى نكنند.

شارح پس از بيان گفتار قطب راوندى مى‌گويد: به نظر من اين فراز از سخن امام اشاره به اين است كه هر كس دعوت امام را شنيده حجت بر وى تمام است و اگر از مهاجرت به طرف او كوتاهى كند در حالتى كه قدرت داشته، در اين عمل معذور نيست و نمى‌تواند خود را جزء آن مردان و زنان و فرزندان مستضعف به شمار آورد كه عذرشان پذيرفته است بلكه مورد ملامت و مستحق كيفر الهى است مانند كسانى كه بهانه‌تراشى مى‌كنند و هنگام مرگ در پاسخ فرشتگان مى‌گويند: ما در روى زمين مستضعف بوديم بنا بر اين، اين فرمايش حضرت، ويژه كسانى است كه توانايى سفر به سوى امام خود را دارند نه ناتوانهايى كه اهل استضعاف مى‌باشند، ولى بايد توجه داشت كه اين احتمال در صورتى درست درمى‌آيد كه اطلاق مهاجر بر انسان در كلام پيشين مشروط به معرفت امام با مشاهده و سفر به جانب او باشد، زيرا اگر بدون آن مهاجرت صدق كند، در ترك آن، منع و ملامتى نخواهد بود.

(42342- 42320)

مسأله ششم: انّ امرنا صعب مستصعب،

مقصود از واژه امر كه امام آن را صعب و مستصعب شمرده است موقعيت كمالى ائمه اطهار و خاندان رسالت مى‌باشد كه براى ديگران فوق تصور است. و همين ويژگى است كه باعث مى‌شود از آنان كارهايى سرزند كه ديگران عاجز و ناتوانند و از گذشته و آينده خبر مى‌دهند همان گونه كه خود حضرت از آينده تاريخ خبر داد چيزهايى كه‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست