نداشته باشد به اين احتمال كه جملههاى
ديگرى قبل از آن بوده كه گرفتاريهاى شيعيان را در آن زمان و نااميد شدنشان را بيان
مىكند، در چنين شرايطى تنها اميدوارى آنان به فرج آل محمد (ص) است كه آن نيز
همراه با مشقتهاى زيادى مىباشد، و حضرت اين عبارت را به عنوان قول شيعه بيان
فرموده است كه آنها از شدت رنج و نااميدى مىگويند: چه طولانى است اين سختى و چه
دور است اميد فرجى كه با قيام آن نجات دهنده حاصل خواهد شد، و اين احتمال كه اين
دو جمله جدا از جملههاى قبل خود باشد بر طبق عادتى است كه از مرحوم سيد رضى معمول
است كه گاهى در آوردن جملات التقاط مىكند و آنها را پشت سر هم نمىآورد.
احتمال دوم آن است كه جمله استينافيه و دنباله ما قبل خود باشد كه
امام (ع) پيروان خود را با اين بيان توبيخ و سرزنش كرده است، براى آن از حقيقت و
معنويت رو گردانده و به دنياى فانى رو آوردهاند و در طلب وى و اميدوارى به آن خود
را به مشقت و رنج مىاندازند و اين چنين آنان را از كارى كه در پيش گرفتهاند
متنفّر مىسازد و پيداست كه رنج دنيا براى طالبان آن، طولانىترين رنج و آسايش
خواستن از آن، دورترين خواستهها مىباشد، چنان كه حضرت در سخنان قبل فرمود: «هر
كس براى دنيا بكوشد، دنيا از دستش مىرود [1]» و پيامبر (ص) فرمود «هر كس دنيا را بزرگترين وجهه همت خود قرار
دهد، خداوند آن چنان كوشش وى را بر ضررش از هم مىپاشد كه پيوسته فقر و بىنوايى
جلو چشمش قرار دارد، در حالى كه جز آنچه از دنيا نصيب اوست برايش پيش نمىآيد [2].»
و اين سخن دلالت مىكند بر اين كه هر كس تمام همتّش دنيا و زرق و