سبب جلال و سلطنت اوست و عزت خداوند به اين
اعتبار است كه از ذلت و خوارى احتياج بدور مىباشد.
(41518- 41503)
72- لا يعجزه شيء منها طلبه ... فيسبقه،
چون ذات بارى تعالى واجب الوجود است و علم و قدرتش در نهايت كمال
مىباشد و هيچ گونه نقصى در او راه ندارد و تمام مخلوقات در وجود نيازمند وى هستند
بنا بر اين به هيچ رو تصور نمىشود آنچه را كه مىخواهد نتواند به دست آورد و يا
چيزى از فرمان و قضاى او سرپيچى كند و يا با حركت سريعش بر او سبقت جسته و از دستش
برود زيرا هر يك از اين جهات دليل بر عجز و ناتوانى و نيازمندى و امكان است كه بر
ذات حق تعالى روا نمىباشد.
(41525- 41519)
73- لا يحتاج الى ذى المال فيرزقه،
هيچ نيازى ندارد كه ثروتمندى او را روزى دهد به دليل اين كه نيازمندى
از ويژگيهاى ممكن است و منظور از اين صفات نفى ويژگيهاى بشرى از خداوند است.
(41544- 41526)
74- خضعت له الاشياء ... لعظمة ...،
اين خصوصيت باز از صفات ثبوتى خداوند است كه تمام موجودات در پيشگاه
عظمت حق تعالى خاضعند و مراد به خضوع موجودات آن است كه همگى تحت سلطه او محكوم به
امكان بوده و فرمانبردار و نيازمند به كمال قدرت وى مىباشند و از اين رو هيچ كس
را توان فرار از حيطه تسلط او نيست پس خداوند نسبت به مخلوقاتش به اين دليل سودمند
(النّافع) است كه كمالات شايسته را به آنها داده و به اين سبب ضارّ است كه اين
كمالات را از حقيقت ذات آنها منع فرموده است، اگر اشكال شود كه هيچ تصور نمىشود
كه كسى از منفعت فرار و يا امتناع كند پس چرا حضرت مىفرمايد: كسى نمىتواند از
سود و زيان خداوندى فرار يا امتناع كند؟ پاسخ آن است كه اين امرى فرضى است يعنى به
فرض اين كه بخواهد امتناع كند نتواند و مراد آن است كه هيچ گونه قدرتى ندارد علاوه
بر آن ممكن است كسى به دليل