responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 309

خودخواهى و لجاجت بخواهد از منفعت خداوندى خوددارى كند و به غير او متوسل شود با اين كه هيچ كس را قدرت بر آن نيست كه از زير سلطه الهى و منافعى كه از جانب او صادر مى‌شود بيرون آيد خواه از روى لجاجت باشد يا به واسطه غنا و بى نيازى كه در خود حسّ كند.

(41554- 41545)

75- لا كف‌ء له فيكافيه،

كفوى ندارد كه با او همطرازى كند و كارهاى نيك وى را جبران كند، در عبارات گذشته بيان شد كه حق تعالى را مثل و نظيرى نيست كه با وى برابرى كند و اين نيز مانند آنهاست.

(41563- 41555)

76- هو المفنى لها ... كمفقودها،

اوست كه مى‌تواند اشياء را پس از هستى نابود سازد و همان طور كه پيش نبودند قرارشان دهد، امام (ع) در اين عبارات خداى تعالى را به يكى از بحث انگيزترين صفات تعريف و توصيف فرموده است كه نابود ساختن جهان پس از هستى آن مى‌باشد و در قرآن نيز اشاراتى به اين مطلب ديده مى‌شود، از جمله، «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ‌ [1]» و معلوم است كه اعاده و بر گرداندن، موقعى صدق مى‌كند كه آنها را مثل اول نيست و نابود سازد، و در جاى ديگر مى‌فرمايد:

«إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ‌ [2]» و امثال اينها، و همه پيامبران بر اين امر اتفاق دارند و در شريعت پيامبر خاتم نيز به اين موضوع تصريح شده و جمهور متكلمان اسلامى هم بر اين عقيده مى‌باشند، بر خلاف فلاسفه كه كليه آنان قائل به عدم جواز اعاده معدوم مى‌باشند و در مورد فنا و نابودى عالم هستى مى‌گويند: موجودات مجرد و عقول و نفوس ملكوتى و نيز هيولاى عالم ماده و ذرّات عناصر مادى و بالاخره تمام آنچه كه به سبب قديم بودن علتشان قديمند و


[1] سوره انبياء (21) آيه (103) يعنى: روزى كه آسمان را مانند طومار درهم پيچيم و به حال اول كه آفريديم، باز گردانيم.

[2] سوره انفطار (82) آيه (1 و 2) يعنى: هنگامى كه آسمان شكافته شود و ستارگان فرو ريزند.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست