responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 295

ذات بارى تعالى يكتاى از تمام جهات مى‌باشد و دليل عدم اتصاف به كيف و اضافه را در آغاز خطبه توضيح داديم. اين كه چرا خداوند معروض أين و مكان قرار نمى‌گيرد به اين سبب است كه لازمه‌اش مكان داشتن و محاط واقع شدن او مى‌باشد در صورتى كه خداى را هيچ چيز در احاطه خود نمى‌گيرد بنا بر اين مكان داشتن براى وى محال است. دليل اين كه معروض متى نيست و متصف به زمان نمى‌شود آن است كه او موجودى زمانى نيست چنان كه بيان داشتيم پس محال است كه براى وجود حق تعالى زمان و وقت قائل شويم. علّت اين كه متصف به وضع نمى‌شود اين است كه بطور كلى وضع يا جهت داشتن از ويژگيهاى امور مكانى است زيرا جسم است كه داراى شكل و هيأت و محدود به حدود و جهات مى‌باشد اما خداوند كه جسم نيست پس داراى وضع و جهت نيز نخواهد بود.

خداوند معروض ملك هم واقع نمى‌شود زيرا جسم نيست و چيزى بر او احاطه ندارد، در صورتى كه ملك‌ [1] از خواص جسمى است كه چيزى احاطه بر آن دارد و با انتقالش منتقل مى‌شود، و تمام اين امور بر خداوند متعال محال و ناروا مى‌باشد.

خداوند به صفت ان يفعل نيز اتّصاف نمى‌يابد و اطلاق فعل به اين معنا در وى محال است زيرا باعث راه يافتن نقص در حق تعالى مى‌شود و نسبت دادن فعل به خدا فقط به معناى ابداع و اختراع صحيح است نه غير آن و فعل اعمّ از ابداع مى‌باشد يعنى اين كه امرى به سبب وجود امر ديگرى به وجود آيد و اقسام گوناگون دارد و يك حالت اين كه تنها طبيعت و ذات فاعل فعل را به وجود آورد چنان كه وجود خورشيد باعث پيدايش نور و حرارت مى‌شود. حالت دوم آن كه فاعل به منظور كسب فايده‌اى براى خود، آن امر را به وجود آورد، مثل عمل نجّار


[1] اين عرض را جده هم مى‌گويند. (مترجم)

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست