responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 286

شوند لازم آيد او نيز حادث و پديده باشد كه در اين صورت ازلى و بى‌آغاز نخواهد بود، و امّا به عقيده فلاسفه چنين استدلال مى‌شود كه حق تعالى به دليل آن كه واجب الوجود بالذات است ازلى نيز مى‌باشد اما ممكن كه در ذات خود به تقاضاى وجود و نه تقاضاى عدم دارد، شايستگى ازليت را هم ندارد بلكه هر چه دارد از ناحيه علتش مى‌باشد اگر علتش واجب و ازلى باشد او نيز چنين خواهد بود و اگر حادث و پديده باشد او هم حادث و پديده است، حال اگر خدا معروض حركت و سكون باشد، با اين كه اينها از صفات جسم و ممكن مى‌باشند، لازم آيد كه او نيز جسم و در ذات خود ممكن باشد و هر چه چنين باشد ذاتش حادث و پديده است، پس لازم آيد كه ذات خداوند حادث و غير ازلى باشد و اين هم باطل است.

دليل پنجم: اگر ذات بارى تعالى با اين ويژگيها متّصف شود، لازمه‌اش آن است كه پشت سر، و جلو رو، داشته باشد زيرا متحرك پيوسته به سويى منتقل مى‌شود و چون جلو رو يكى از دو طرف متضايفين است، طرف ديگر را هم كه پشت سر باشد لازم دارد و اين حالت نيز بر خدا محال است زيرا هر چه كه دو جهت داشته باشد تقسيم‌پذير است و آنچه تقسيم‌پذير باشد ممكن خواهد بود نه واجب.

دليل ششم: وجود اين دو صفت در خداوند، باعث نقصان در ذات وى و نيازمندى او به كسب كمال مى‌باشد زيرا حركت عاقل دليل توجه وى به سوى هدفى است كه اين كار يا براى جلب منفعت يا دفع ضرر مى‌باشد، و چون اين هر دو كمالند، موجودى كه در طلب آنهاست مى‌خواهد نقص ذاتى خود را به آن وسيله تبديل به كمال سازد و هر چه ذاتش ناقص و نيازمند به طلب كمال از غير باشد ممكن خواهد بود پس لازم آيد كه خدا ممكن باشد.

دليل هفتم: حركت و سكون در خداوند دليل بر مصنوع و مخلوق بودن او

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست