responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 277

مستغنى و بى‌نياز است.

(41016- 41008)

12- سبق الاوقات كونه،

هستى و ذات هستى بخش او بر وجود زمانها و وقتها تقدم دارد و در محدوده زمان نمى‌گنجد.

13- وجودش بر نيستى و عدم تقدم دارد، ممكنات عالم هستى به دليل اين كه حادث و پديده‌اند، از نظر ذات خود استحقاق وجود و عدم ندارند، بلكه وجود و عدم بر ايشان مساوى است و تنها در هنگامى وجود مى‌يابند كه علت ايجادشان يافت شود، بنا بر اين عدم آنان بر وجودشان تقدم دارد، بر خلاف ذات بارى تعالى كه چون واجب الوجود بالذات است، عدم و نيستى به هيچ وجه در او راه ندارد بلكه هستى وى بر عدمش سابق مى‌باشد و به دليل اين كه او جهان را از حالت تساوى وجود و عدم بيرون آورده و صورت وجود به آن داده است، پس وجود وى بر عدم جهان نيز سبقت و تقدم دارد.

14- صفت چهاردهم آن است كه ازليّت خداوند بر ابتداى وجودش مقدم است، ازليّت به معناى بى‌آغازى است، و به حكم عقل منحصر به واجب الوجود مى‌باشد، زيرا آغاز داشتن با واجب الوجود بودن نقيض همند و در يك امر جمع نمى‌شوند، پس وى را آغازى نيست و ازليت سزاوار اوست و او با ازليّتش سر آغاز هستى تمام ممكنات نيز مى‌باشد.

(41023- 41017)

15- تبشعيره المشاعر، عرف ان لا مشعر له،

خداوند به دليل آفرينش اعضاء و موارد ادراك و حواسّ براى مخلوقات، خود از داشتن اين امور پاك و منزه است، زيرا اگر خود نيز داراى اين مشاعر باشد، از دو حالت خارج نيست: يا از ناحيه غير به او داده شده است و يا از ناحيه خود مى‌باشد، حالت اوّل به دو دليل باطل است.

الف: او كه خود آفريننده مشاعر ديگران است گرفتن از غير تناسبى ندارد.

ب: لازمه آن نيازمندى و احتياج به غير و موجب نقص مى‌باشد كه بر خداوند متعال محال است. حالت دوم نيز باطل است، زيرا اگر اينها كمال‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست