انديشه نيست زيرا انديشيدن از لوازم نفوس
بشرى است كه در انجام دادن اعمال از بدن و امور مادى استفاده مىكند و خداوند از
اين خصوصيت بدور است.
9- ويژگى نهم اين كه خداوند بدون سود بردن غنى و بىنياز است امام
(ع) با اين بيان ساحت قدس الهى را از همه چيز و در تمام جهات بىنياز معرفى مىكند
و حتى وى را از غنا و بىنيازى متعارفى كه در مخلوقها يافت مىشود پاك و منزّه
دانسته است زيرا اگر مانند ساير اغنياء ثروت را از راه استفاده به دست آورد لازم
آيد كه در ذاتش ناقص باشد و براى رفع آن محتاج به استفاده از غير خود و در نتيجه
ممكن خواهد بود نه واجب.
10- زمان ياراى همراهى با خدا را ندارد زيرا مصاحبت حقيقى دليل با هم
بودن و نزديك شدن است كه اين هر دو از متعلقات جسمند و از طرفى وجود جسم مادّى خود
بعد از وجود فرشتگان است و وجود آنان هم معلول و متاخر از وجود مانع اوّل مىباشد،
بنا بر اين وجود وقت و زمان به چند مرتبه از وجود حق تعالى تأخر دارد و درست در
نمىآيد كه همراه و يا ظرف وجود مىباشد و گرنه به زمان محتاج مىشود نه از آن
بىنياز، در صورتى كه حق تعالى چون بر همه كائنات و از جمله زمان سبقت دارد پس
بكلى از آن بىنياز است و امّا اين كه گاهى نيروى واهمه انسان، زمان را با برخى
مجردات همراه و با هم مىداند و آنها را به زمانيّات تقسيم مىكند، به اين دليل
است كه نمىتواند آنها را در خارج از زمان به تصور ذهنى در آورد و الا مجردات
رابطهاى با زمان ندارند.
11- خصوصيت ديگر براى خداوند آن است كه نياز به كمك اسباب و آلات
ندارد زيرا هر چه كه نيازمند به كمك گرفتن از اسباب و آلات باشد ذاتش ممكن است و
واجب الوجود نخواهد بود امّا حق تعالى كه واجب الوجود و هستى بخش تمام كائنات
مىباشد كه از هر گونه كمك و يارى و از هر نوع سبب و آلتى