6- ساختمان كوهها و بلنديهاى آن و عرض و
طولشان و همچنين معادن گوهرها و فلزات و مواد قيمتى كه در درون آنها قرار دارد.
7- آخرين موضوع لغتها و لهجههاى گوناگون و زبانهاى مختلف است كه اهل
هر كشورى و شهرى و سرزمينى و بلكه هر فردى بطورى خاص سخن مىگويد، اجمالا وقتى كه
انسان در اين موضوعها و ويژگيهاى آن، بيانديشد، با وضوح، وجود صانع حكيم و مدبّرى
را دريافت مىكند و خلاصه استدلال آن است كه تمام موجودات مزبور، جسم و ماده محسوس
مىباشند، اما هر كدام ويژگيها و صفاتى مخصوص به خود دارند، حال بايد ديد اين
امتيازات از چه ناحيهاى مىباشد؟ اگر بگوييم به دليل جسميت است لازمهاش آن است
كه تمام صفات همه آنها يكى باشد زيرا علت آن كه جسميت است يكى است و اين امرى باطل
است، چون ميان موجودات تمايزى وجود نخواهد داشت، و نيز اين خصوصيات از ناحيه عوارض
جسميت هم نيست زيرا عوارض هم از صفات خصوصند و مثل بقيّه، علّت و سبب مىخواهند و
در نهايت تسلسل لازم مىآيد، و چون اين دو امر باطل شد، پس ريشه اين امتيازات از
خارج وجود آنهاست يعنى از ناحيه فاعل حكيم و خداوند متعال است، كه روى مصلحت و
حكمت خويش به هر كدام آنچه را كه شايسته آن است عطا فرموده، شرح اين استدلال و شكل
برهان در چند مورد گذشته بيان شده است، پس از آن كه امام (ع) با ذكر آثار آفرينش،
خالق و آفريننده جهان را اثبات فرمود، كسانى را كه منكر خدا باشند نفرين كرده و يا
خبر از آينده داده است كه حتما ويل نصيب او خواهد شد، سيبويه نحوى گفته است: ويل
هم براى دعا (نفرين) و هم براى وعده و خبر از آينده مىآيد، اما از عطاء بن سيّار
نقل شده است كه ويل نام يك وادى از جهنّم است كه اگر كوهها در آن قرار گيرند، از
شدّت حرارت آب مىشوند. اين كلمه مبتدا و مرفوع است و خبر آن لمن انكر مىباشد.
واژه