كه از آنها به دست مىآيد، بيانديشيد زيرا
اين اختلاف احوال با اشتراك در اصل جسميت حكايت از نيازمندى به مدبّرى حكيم دارد
كه به هر كدام آنچه را شايسته آن بوده عطا فرموده است و استدلال مذكور را در همه
اين موارد جارى ساخته است و چون جريان اين احتجاج و درك اين دليل در تمام اينها
احتياج به يك ديدى آگاهانه و انديشهاى عالمانه دارد، آن را مورد امر و دستور قرار
داده و فرموده است: انظروا ... و خصوصياتى كه با توجّه به آنها، از وجود اشياى
مذكور (در متن خطبه) استدلال بر وجود صانع حكيم مىشود، از حدّ و شماره بيرون است
ولى برخى از آنها را تحت چند موضوع كه حضرت بيان فرمودهاند توضيح مىدهيم:
1- خورشيد و ماه و عظمت جسمانى و روشنايى كه از آن دو صادر مىشود و
گردشهاى متعدد آنها و پىآمدهاى اين حركتها كه عبارت از پيدايش فصول و آثارى است
كه در وجود موادّ تركيبى جهان از قبيل معادن و گياهان و حيوانها وجود دارد چنان كه
خداوند متعال به دليل اعطاى اين نعمت عظيم بر آدميان منّت نهاده و مىفرمايد:
«هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ
قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ»[1] و اينها را خدا جز به حق و مصلحت
نيافريده است و او، آيات خود را براى اهل معرفت مفصّل بيان مىكند.
2- گياهان و درختها و موادّ جسمانى و اشكال و رنگهاى مختلف و شاخ و
برگها و ميوههاى گوناگون آنها و سود و زيانهايى كه در زندگى موجودات دارند كه در
قرآن به آن توجه داده است: «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ
الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ»[2].
[1] سوره يونس (10) آيه (4) يعنى: او خداوندى است كه خورشيد را
روشنى بخش و ماه را تابان و برايش منازلى معين ساخت تا شماره سالها و حساب را
بدانيد.
[2] سوره نحل (16) آيه (11) يعنى: براى شما زراعت و درختان زيتون
و ... را مىروياند.