(40404- 40397) 22- صفت ديگر خداوند كه حاكى
بر جسم نبودن وى مىباشد: كونه تعالى ليس بذى كبر ... تجسميا، مىباشد، توضيح، اين
كه واژه كبير سه اطلاق دارد:
1- آنچه كه مقدارش زياد حجمش بزرگ باشد.
2- حيوانى كه سنّش بالا باشد.
3- بزرگ قدر، و والا مقام.
امام (ع) در اين صفت، بزرگى به معناى اول را از خداوند نفى مىفرمايد
زيرا اگر خدا به آن معنا كبير باشد لازمهاش داشتن جهات سهگانه و جسميّت است كه
باطل مىباشد و دور بودن معناى دوم از خداوند نيز امرى است روشن. كلمه تجسيما مصدر
منصوب و در مورد حال است يعنى به حالت جسم بودن. امتداد جسم را به نهايات كه جهات
سهگانه است اسناد داده است به اين دليل كه آخرين مرحلهاى مىباشد كه طبيعت با
كشش و امتدادش به آن منتهى و در آن جا متوقّف مىماند و نيز دليل اين كه جهات را
علت بزرگ شدن دانسته اين است كه بزرگ شدن لازمه كشيده شدن به سوى جهات است.
(40413- 40405)
23- و لا بذى عظم ... تجسيدا،
در اين صفت نيز نفى جسميت از خداوند شده است از سه معنايى كه براى
كبير گفتيم اوّل و سوّمش را براى عظيم نيز گفتهاند اما بر معناى دوم اطلاق
نمىشود، و مراد امام در اين جا، نفى معناى اوّل آن از خداست چون خدا جسم نيست و
اسناد تناهى به غايات نيازى به دليل ندارد زيرا غايات سبب تناهى و محل انقطاع آن
مىباشند و نيز اسناد تعظيم به آن مانند اسناد تكبير است كه ذكر شد. (اين عبارات
در شماره قبل توضيح داده شد).
(40416- 40414) 24- حق تعالى داراى شأن و مقامى بزرگ است.
(40419- 40417) 25- سلطنتى با شكوه دارد، با توجه به توضيحى كه در
شمارههاى 22 و