مىباشد، و اين كلمه مفيد تشبيه و لازمه
تشبيه هم آن است كه ميان مشبه و مشبه به بايد صفتى به عنوان وجه شبه وجود داشته
باشد. بنا بر اين مشبه در اين عبارت، حالت انتظار مرگ، و مشبه به خود مرگ است كه
تحقق آن فرض شده و وجه شباهت هم نزديك بودن مرگى كه انتظار آن مىرود با مرگى كه
فرض وجودش شده است مىباشد، چون هر چه آينده است نزديك مىباشد.
پس از ذكر برخى صفات مرگ و فرض تحقق وجود آن، به ذكر پارهاى از
لوازم ترسآور آن چنين پرداخته است: مهر خاموشى به دهان همرازها زده، اطرافيان را
پراكنده، آثار باقى مانده را مندرس و آباديها را بىصاحب ساخته، و وارثان را بر
تقسيم اموال واداشته است، و به دليل اين كه مرگ باعث مىشود كه ورثه به دلايل
گوناگونى به قسمت كردن اموال مرده بپردازند، لذا در عبارت متن، اين عمل را به آن
نسبت و آن را فاعل فعل بعث قرار داده است.
(54332- 54275) بين حميم، اين عبارت متعلق به جمله اتاكم بغتة و بقيه
فعلهاى پس از آن است كه معناى آن چنين مىشود، گويا مرگ ناگهان بر شما وارد شده و
اين كارها را كه خاموش كردن رازگويان و بقيه لوازمى كه گفته در باره شما انجام
داده، در حالتى كه همه آنان يعنى راز گويان و اطرافيان و ... بر سه دستهاند: بعضى
دوستان مخصوصى كه اكنون دوستى آنها سودى ندارد، و برخى از آنان خويشاوندانى
دلسوزند ولى نمىتوانند از شما بلايى را دفع كنند، و دسته سوم دشمنان شماتتگرى
هستند كه از مرگ شما هيچ گونه ناراحتى احساس نمىكنند، و پس از يادآورى مرگ و
لوازم آن، آدمى را توصيه فرموده است كه در عمل بكوشد و خويشتن را آماده فرا رسيدن
مرگ كرده، از اين سراى دنيا توشه آخرت خود را فراهم سازد، و هشدار مىدهد كه مانند
گذشتگان گول زرق و برق دنيا را نخورند.
و به منظور بيشتر روشن شدن حالت پيشينيان كه چگونه از دنيا بهرهمند
شده و به جمعآورى آن پرداخته بودند، لفظ درّه را كه به معناى زيادى و به جريان
افتادن