responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 191

دلها را از هم جدا كند و بميراند ولى ممكن نيست كه از او مطالبه خون شود و مورد انتقام قرار گيرد.

(54213- 54211) 7- مرگ را از آن نظر كه انسان را از پا در مى‌آورد، به دام صيادان تشبيه فرموده و لفظ حبائل را با صفت اعلاق كه از لوازم مشبه به است براى ناراحتيها و بيماريهاى بدنى استعاره فرموده كه منجر به مرگ مى‌شود.

(54219- 54214) 8- ويژگى هشتم كه براى مرگ ذكر فرمود جمله و تكنّفتكم غوائله مى‌باشد يعنى غم و اندوه مرگ و مصيبتهاى آن سراسر وجود و هستى شما را احاطه كرده است.

9- چون آفتهايى كه باعث مرگ مى‌شود، همانند نك تيرهاى پهن و تيز است كه بدن را مى‌آزارد و آدمى را به قتل مى‌رساند، به اين سبب حضرت واژه معابل كه به همان معناست استعاره آورده و با ذكر كلمه اقصدتكم كه به معناى نشانه گرفتن و هدف قرار دادن و از لوازم مشبه به است، آن را ترشيح فرموده است.

(54223- 54220) 10- مرگ را به خاطر هيبت و ترسى كه دارد به سلطانى قاهر و غالب و يا درنده‌اى كه با چنگالها و دندانهاى تيز طرف را از پا در مى‌آورد تشبيه كرده و به اين منظور لفظ سطرت براى آن به عنوان استعاره آورده.

(54227- 54224) 11- صفت يازدهم كه براى مرگ آورده، آن را به ستمگرى مانند كرده كه به ناحق كسى را مورد حمله قرار دهد و با اين مناسبت، واژه عدوه را به عنوان استعاره آورده است، اين جا در مورد استعاره قرار دادن اين كلمه ممكن است اشكالى پيش آيد كه اگر معناى ظلم و ستم به ناحق گرفتن باشد و آن را در باره مرگ هم درست بدانيم پس اطلاقش بر آن، حقيقت خواهد بود، نه مجاز و استعاره.

در پاسخ شارح مى‌فرمايد: اصولا گرفتن به غير حق، در مورد موجودى است كه زنده و داراى احساس باشد، نه در مورد مرگ و به فرضى كه در مورد غير زنده هم آن را درست بدانيم، حقيقت ظلم، آن نيست بلكه ظلم حقيقى‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 191
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست