كند و نه گشايش دادن به زندگى بيش از نياز
چنان كه در ميان اغلب مردم معروف است. پيداست كه دعا براى بىنيازى به معناى خاصّ
اول پسنديده است ولى درخواست ثروت بر وجه دوم كه اغلب مردم نظر دارند نكوهيده و
ناپسند است، فقر و بىچيزى آن است كه آدمى محتاج به سؤال از مردم شود، و اين، خود
لوازمى را در پى دارد كه انسان را از توجه به خدا و پرستش او باز مىدارد و آن
لوازم از اين قرارند.
(53671- 53667) 1- نخستين پىآمد چنين فقرى، به پستى گراييدن شخصيت
انسان و كم شدن آبرو و حرمت اوست و چون آبرومندى و بىنيازى مانند دو امر متلازمند
كه هيچ كدام بدون ديگرى تحقق نمىيابد، امام (ع) فقر را از بين برنده آبرو و شخصيت
انسان قرار داده است، همچنان كه از بين برنده غنا و بىنيازى است، چنان كه ابو
طيّب در شعر خود به اين ملازمه اشاره كرده است.
فلا
مجد فى الدنيا لمن قلّ ماله
و
لا مال فى الدنيا لمن قلّ مجده
يعنى كسى كه مال ندارد در دنيا آبرو ندارد، و كسى كه كم اعتبار باشد
مالى نخواهد داشت. موقعيت و آبرو هم داراى مراتبى است، اگر در به دست آوردن آن،
خدا اراده شود مايه عزّت و شرافت دين خداست و اگر به منظور كمك گرفتن بر اداى حقوق
الهى و اطاعت فرمان خدا باشد همان وجه مطلوب و پسنديدهاى است كه امام (ع) آن را
از خدا خواسته تا با داشتن چنين موقعيّتى از مردم دنيا مستغنى و بىنياز شود و اين
همان چيزى است كه خداوند به پيامبران خود داده است چنان كه مىفرمايد:
«... إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا
مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى
ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي[1]» و
اگر انسان، موقعيت و آبرو را به منظور فخر فروشى و عزت دنيا
[1] سوره آل عمران (3) آيه (45) يعنى: اى مريم تو را به كلمهاى كه
نامش مسيح، عيسى بن مريم است بشارت مىدهد كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان
درگاه خداست.