اخلاقى و عملى آن بيشتر باشد، در كلمه
انسانها، انسان مخصوصى را اراده فرموده است كه متصدى داغ كردن آهن بود يعنى امام
خودش را به اين خصوصيت معرفى كرده است و همچنين در اضافه جبّارها منظور خداى متعال
است، و واژه للعبه را به آن دليل ذكر فرموده است كه اين حرارت و داغى آهن را سهل و
كوچك بشمارد، تا حرارتى را كه نتيجه آتش دوزخ و غضب الهى است بزرگ و مهم جلوه دهد،
و نيز با كلمه جبّار علت شعلهور كننده آتش دوزخ را غضب و خشم خداوند قرار داد تا
آن كه موقعيت آن را بزرگ و مهم نشان دهد.
(53584- 53546)
و اعجب من ذلك ... ام تهجر،
يعنى شگفت انگيزتر از داستان عقيل حكايت شخصى است كه در شب هنگام، به
خانه ما وارد شد، طارق كسى است كه در شب وارد مىشود منظور از ملفوفة فى وعائها
هديه است بعضى گويند مقدارى حلوا و شيرينى بوده كه در چيزى پيچيده براى حضرت آورده
بود و با جمله شنئتها زهد خود را نسبت به دنيا و تنفّرش را از لذّتها و زرق و
برقهاى آن بيان فرموده، بعد حلوايى را كه شبانه برايش آورده بود، امام (ع) آن را
به اين دليل به آب دهان يا قى مار تشبيه فرموده است كه در آن سمّ مهلكى براى روح
او وجود داشت، آورنده حلوا قصد داشت توجه آن حضرت را به خود جلب كند تا از اين
طريق از بيت المال به او كمك كند، شگفتانگيزتر بودن داستان اين مرد از قضيّه
برادرش عقيل اين بود كه تقاضاى عقيل سه دليل به همراه داشت كه هر كدام براى توجيه
درخواستش كافى بود، برادرى، نيازمندى، و حق داشتن از بيت المال، در صورتى كه اين
شخص به رشوه متوسل شده بود، لذا امام به منظور ردّ كردن چنين مىفرمايد: فقلت له
... اهل البيت، با اين سخن كه حضرت، به آن شخص فرموده، چنين اراده كرده است كه
معمولا وقتى كسى به منظور تقرّب به پيشگاه خداوند، مالى به بندگان او عطا مىكند
از اين سه صورت خارج نيست. يا به عنوان صله رحم و پيوند خويشاوندى است و يا از