بابت صدقه است يا زكات واجب، امّا تو از اين
سه قسم كدام را اراده كردهاى؟
و اين كه حضرت در بيان اين عناوين اسمى از هديه نبرده است از اين
لحاظ است كه هيچ عاقلى تصور نمىكرد كه على (ع) از كسى هديهاى را بپذيرد، بويژه
در زمان حكومت و خلافتش زيرا آنچه هديه آورنده و در عوض هديه خود از آن حضرت
مىخواست يا حق بود و يا باطل، اگر حق بود كه على بدون هديه آن را انجام مىداد و
اگر باطل بود به هيچ وجه امام زير بار آن نمىرفت پس در هيچ صورت هديه وجهى نداشت،
و با اين دليل بود كه وقتى در پاسخ سخن حضرت، گفت: اين هديه است، حضرت با ناراحتى
او را به ديوانگى و هذيان نسبت دادند، پس از آن كه امام (ع) نيكى صرف مال را براى
آن شخص هديه آورنده در سه عنوان منحصر فرمود، با اين سخن كه اين بر ما حرام است دو
قسم آن را كه صدقه و زكات است باطل كرد، و نيازى به ردّ كردن صله رحم هم نبود به
اين دليل كه وى هيچ گونه نسبت خويشاوندى با حضرت نداشت بنا بر اين معلوم بود كه
عنوان صله رحم نداشته است، طارق [1]،
در پاسخ امام (ع) گفت:
هيچ كدام از اينها كه مىفرماييد نيست بلكه تنها هديه است وى با اين
سخن خود كه عنوان چهارمى اظهار كرد در حقيقت اشاره كرد به اين مطلب كه بخشش مال در
راه خدا منحصر به سه عنوان فوق نيست بلكه به صورت ديگرى هم ممكن است باشد و آن
هديه است كه من آوردهام.
(53593- 53585)
فرمايش امام (ع) هبلتك الهبول ...،
حضرت از پاسخ او كه گفت:
اين چيزى نيست جز هديه، درك كرد كه غرض او نيرنگ و فريب است، قصد
دارد امام را به خود متوجه سازد و از وى كمك بگيرد و در نتيجه اين كمك كه بر خلاف
دستور خداست، او را از دين خارج كند، لذا در اين سخن به او
[1] طارق كسى است كه در شب به خانه ديگرى وارد شود و اين جا منظور
همان كسى است كه در شب بر حضرت وارد شد و مىخواست با رشوه به نام هديه از امام
كمك بگيرد.