عدل الهى در جهان آخرت به منظور اين كه
شنونده را بر آن دارد كه اعمال خود را بر طبق حق و عدل قرار دهد، و در رفتارش روش
پيامبران و اولياى خدا را سر مشق قرار دهد تا در قيامت سند زنده و دليل روشنى
داشته باشد به اين مطلب توجه داده است كه در رستاخيز و روز حساب بسيارى از پاسخها
و استدلالها باطل و عذرهاى فراوانى ناموجّه و مردود است و اين كه پس از بيان حال
سعادتمندان در آخرت و معرفى آنان كه به دنيا بىاعتنا و از آن گريزان بودهاند به
ذكر صحنههاى وحشتزاى آخرت پرداخته به اين سبب است كه شنونده را وادار كند تا براى
رسيدن به سعادتى جاويدان به آنان اقتدا كند، به دنيا بىاعتنا باشد و به آن دل خوش
نكند و در پايان انسان را راهنمايى مىكند تا در اعمالش روش نيكو در پيش گيرد كه
در قيامت عذرش پذيرفته و دليلش قانع كننده باشد و براى اين كار دستور جامع بيان
فرموده است:
1- شايستهترين و معقولترين كارها را برگزيند و انجام دهد 2- تشريفات
دنيا و كالاهاى آن نابود شدنى است پس بايد كمالات اخروى را برگزيند كه باقى و
جاويدان است و مكرّرا چگونگى اين برگزيدن را توضيح دادهايم.
3- خود را آماده سفر به سوى خداوند كند و اين امر، جز با رياضتى كه
از عبادت و زهد و بىاعتنايى به دنيا بر مىخيزد، امكانپذير نيست.
4- اين كه به درخشش نجات بنگرد يعنى پس از زهد حقيقى و عبادت واقعى
كه نفس سركش امّاره را درهم مىشكند وجهه معنوى و انديشه خويش را به خداوند متوجه
كند تا درخشندگيهاى نور الهى را حسّ كرده و بارقههاى اميد نجات را مشاهده كند و
درهاى سلامت را بر روى خود باز ببيند، چنان كه در دو فصل قبل در خطبه 211 صفحه 54
به اين معنى اشاره فرموده است: و تدافعته الابواب الى باب السلامه در باره سالكى
كه راههاى رياضت در بهشت را