هدايت مىكند و چون اساس و پايه دنيا بر
دگرگونى و تغيير است، پس با آنچه كه در مورد تو نيز انجام مىدهد ظلمى به تو نكرده
است.
(53260- 53241)
و لهى بما تعدك تغرّك،
پس از بيان اين كه دنيا نصيحت كننده است، در اين قسمت پندآموزى آن را
مورد تاكيد قرار داده و انسان را بيشتر هشدار مىدهد، لفظ «وعد» را كه از جمله
«تعدك» استفاده مىشود در اين جا استعاره آورده است به آن دليل كه تغيير و
دگرگونيهاى دنيا انسان را متوجه مىكند كه بايد منتظر برخى مصائب و بلاها باشد،
چنان كه بطور معمول وعده دادن اين معنى را مىرساند كه آنچه سائل طلب كرده به او
خواهد رسيد، اين كه در اين عبارت، عوض استفاده از كلمه وعيد كه حاكى از آينده
ناپسند است از «وعد» استفاده شده است كه آينده خوشى را مىرساند، از باب مجاز است
كه اسم يكى از دو ضدّ را بر ديگرى اطلاق فرموده است چنان كه در بعضى موارد به بدى،
پاداش مىگويند [1]، و نيز، صدق و وفا را بطور استعاره به
دنيا نسبت داده است، به سبب آن كه آن را تشبيه به شخص راستگو و با وفايى كرده كه
حتما به آنچه وعده داده عمل خواهد كرد، و در جملههاى «اصدق و اوفى» و جملههاى
بعد از آن «من ان تلذ بك او تغرّك»، لفّ و نشر مرتب
[2] و تقابل ميان دو نقيض به كار رفته است يعنى نخست در لفظ:
صدق و وفا و سپس نقيض آنها را بطور مرتب، نه پراكنده ذكر فرموده است
زيرا نقيض راستگويى، دروغ و نقيض وفادارى گول زدن و فريبكارى است.
[1] ممكن است براى تفأل باشد، چنان كه مار گزيده را سليم مىگويند
(مترجم).
[2] لف و نشر، دو قسم است: 1- لف و نشر مرتب چنان كه در متن آمده
است، آن است كه دو لفظ بياورند و پس از آن دو معنى ذكر كنند كه معناى اول مربوط به
لفظ اول باشد و معناى دوم به لفظ دوم 2- لف و نشر مشوّش: آن است كه دو لفظ بياورند
و بعد از آن دو معنى ذكر كنند به گونهاى كه معناى دوم مربوط به لفظ اول و معناى
اوّل به لفظ دوم باشد. شعر: لف و نشر مرتب آن را دان كه دو لفظ آورند و دو معنى
لفظ اول به معنى اول، لفظ ثانى به معنى ثانى لفّ و نشر مشوّش آن را دان كه دو لفظ
آورند و دو معنى، لفظ ثانى به معنى اول، لفظ اول به معنى ثانى. (ويراستار)