responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 121

داروهاى طبيعى را كه مخلوط و مصرف كند، علاوه بر آن كه اعتدالى به وجود او نمى‌دهد خود مادّه بيمارى و مايه طول مرض او مى‌شود، چنان كه در عبارت پيشين يادآورى شد، گر چه داروها خود مادّه و مايه امراض نمى‌شود امّا چون هر چه آن را مصرف مى‌كند، بر عكس، بيماريهايش شدّت مى‌يابد، مثل آن است كه داروها خود ماده و مايه بيمارى هستند، اين سخن بر طبق متعارف عامه مردم صادر شده است كه معمولا در اين چنين موارد مى‌گويند: دارو فلانى را مريض كرد و امثال اين.

(52558- 52542)

حتى فتر معلله،

در اين جمله امام (ع) غايت و نتيجه نهايى حالات شخص محتضر را بيان فرموده است، و مراد از كلمه معلّله طبيب اوست، و لال بودن اهل و خانواده او در جواب سائل، اشاره به ساكت بودن آنان در پاسخ كسى است كه احوال او را از آنها جويا مى‌شود، و لال بودن آنها را به جاى سكوتشان استعاره آورده است، كه مانند اشخاص، زبان از كار افتاده و لال در پاسخ، سكوت اختيار مى‌كنند، زيرا از يك طرف، به دليل اين كه سالم نيست، نمى‌توانند خبر از تندرستى او بدهند، و از طرف ديگر دلشان راضى نمى‌شود كه شدّت بد حالى او را آشكار كنند.

(52584- 52559)

و تنازعوا ... من قبله،

منظور، آن گفتگوهايى است كه بطور معمول، خانواده بيمارى كه در دم مرگ است، در باره حالت و پريدگى رنگ چهره او و ديگر خصوصياتش دارند.

(52587- 52585)

فبينا هو كذلك،

مراد حالتى است كه بطور عادت براى آدمى در هنگام آغاز مرگ پيدا مى‌شود.

(52648- 52633)

ان للموت ...،

اين جمله تا آخر خطبه اشاره به فشارها و سختيهاى حال رفتن از اين جهان و جان كندن است چنان كه مى‌فرمايد، بسيار دردناكتر از آن است كه به وصف در آيد و بتواند انسان حقيقت آن را شرح دهد، بلكه تنها با

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست