است و بر حسب آنچه در
لوح محفوظ با قلم قضاى الهى مقدّر شده است هر دسته راهى را مىروند، چنان كه رسول
خدا (ص) فرموده است: «هر كس شايسته چيزى است كه براى آن آفريده شده است. [1]»
(4091- 4080)
فرموده
است: فلئن امر الباطل لقديما فعل و لئن قلّ الحق فلربّما و لعلّ
اين سخن به
منزله اين است كه خود و پيروان حق را معذور دانسته است و فراوانى اهل باطل را
مذمّت و نكوهش فرموده، زيرا كمى ياران حق در زمان خلافت على (ع) چيز تازهاى نبوده
است كه من بكوشم آن را بر اهل باطل انكار كنم تا موجب شود كه حق را نشنوند و عمل
نكنند، و در سخن امام (ع) كلمه «لربّما و لعلّ» توجّه به اين است كه هر چند حق
طرفداران اندكى دارد ولى اميد است كه زياد شوند و افزودن كلمه تمنّى بعد از ربّما
كه حرف تقليل است خبر دادن از كمى ياران حق مىباشد با اميد زياد شدن و آرزوى
فراوان شدن طرفداران حق. (4096- 4092) و با عبارت، و لقلّما ادبر شيء و اقبل،
بعيد دانستن برگشت حق را به قوّت و كثرت بعد از ضعف و قلّت بيان مىدارد، زيرا
لازمه از ميان رفتن استعداد چيزى از ميان رفتن وجود شيئى است. حقيقت نيز به قلوبى
وارد مىشود كه با صفا بوده و آمادگى پذيرش آن را داشته باشند، بنا بر اين هر گاه
اهل حق خود بميرند و يا دلهايشان بميرد استعداد حق كاهش مىيابد و ضمير باطنشان
سياه مىشود. اين جاست كه نور حق شكسته مىشود و سياهى باطل به خاطر وجود زمينه و
استعداد، فراوان مىشود. روشن است كه در چنين وضعيّتى بازگشت حق و نورانيّت آن پس
از پشت كردن حق و روى آوردن ظلمت باطل، امر بعيدى است.
احتمال بسيار
اندكى است كه زمينه و استعداد قبول حق بازگردد و اميد مىرود كه حق با نيرومندى
بازگردد و لوح و ضمير دلها به وسيله انوار حق روشن شود و بر