غرق شود كه البته اين
درجه مقرّبان است. و امام جعفر صادق (ع) در اين باره فرموده است: «خداوند تعالى در
كلامش براى خلق تجلى يافته ولى خلق او را نمىبينند. [1]»
از حالتى كه
براى امام صادق به هنگام نماز عارض مىشد و بىهوش مىگرديد سؤال شد، فرمود: «اين
آيه را مرتب بر قلب خود تكرار كردم تا آن را از گويندهاش (خدا) شنيدم، و جسم من
تحمّل ديدن جلوه قدرت خدا را نداشت».
در اين درجات
حلاوت و شيرينى زياد مىشود و مصداق قول خداوند تعالى قرار مىگيرد كه:
«فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» و از لحاظ مشاهده خدا، نه غير آن مصداق اين
آيه قرار مىگيرد: وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ، زيرا رؤيت
غير خدا همراه با خدا شرك است و راه گريزى از شرك وجود ندارد بجز اين كه خداى را
يگانه ببيند.
10- تبرّى.
مقصود از
تبرّى اين است كه شخص قدرت و توان را از خود نداند و به چشم رضا و تزكيه به خودش
ننگرد. هر گاه آيات وعد و مدح شايستگان را تلاوت كند نفس خود را جزو آنها نپندارد
و در آن آيات اهل يقين و راستگويان را در نظر آورد و علاقهمند باشد كه خداوند او
را در زمره صديّقان قرار دهد. و هر گاه آيات خشم و نكوهش گناهكاران را بخواند خود
را جزو آنها بپندارد و از لحاظ كسب شفقت خداوند و ترس از او خود را مخاطب اين آيات
فرض كند.
به يوسف بن
استاط گفته شد هر گاه قرآن مىخوانى چه دعايى مىكنى؟
گفت از
خداوند متعال هفتاد مرتبه آمرزش گناهانم را مىطلبم.
هر گاه شخصى
نفس خود را به هنگام قرائت گناهكار بداند موجب قرب و نزديكى به خدا مىشود زيرا
كسى كه با وجود نزديكى به خدا خود را دور ببيند، خداوند مقام خوف را به او لطف
مىفرمايد و اين موجب مىشود تا به درجه
[1]
لقد تجلّى اللّه تعالى لخلقه فى كلامه و لكنّهم لا يبصرون.